معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

در آستان جانان گر سر توان نهادن

در آستان جانان گر سر توان نهادن

  فریاد سربلندی بر آسمان توان زد...

حماسه نهم دی مبارک

                                                                         بسمه تعالی

مقدمه

ملّت ایران در نهم دی ماه سال 1388 با حضور آگاهانه و مقتدرانه و بیعت دوباره با آرمان های امام خمینی(ره) و مقام معظّم رهبری حماسه ای جاودان و به یاد ماندنی را در تاریخ انقلاب آفریدند. نمایش بصیرت و هوشیاری مردم مؤمن، با بصیرت و غیرتمند ایران در این حماسه باشکوه، چنان تجلی یافت که به فرموده مقام معظّم رهبری: «اگر صدها بار هم برای نعمت هوشیاری این ملّت سجده شکر به جای آورده شود، باز هم کم است. حماسه ای که محاسبات دشمن را به هم ریخت؛ محاسباتی که با همکاری و برنامه ریزی عده ای اقلیت در داخل از روی بغض و کینه شکل گرفته بود اما در این روز حماسی یک بار دیگر امّت اسلامی  با بصیرت عمل کرد و دشمنان نظام مأیوس شدند.»

بدون شک اگر درایت و بصیرت رهبر معظّم انقلاب و همراهی و هوشیاری مردم نبود و آنان با ولایت فقیه همراه نمی شدند، آتش فتنه به این زودی ها خاموش نمی شد و پیامد منفی بیشتری را برای کشورمان به دنبال داشت. درایت، تدبر، مدیریت و مهربانی معظّم له در آن مقطع حساس باعث شد جامعه بیشتر از آن اسیر فتنه جویی های دشمنان نشود و بتواند راه خود را ادامه دهد. نهم دی ماه به عنوان حماسه عظیم حضور میلیونی مردم در دفاع از آرمانهای انقلاب و تجدید میثاق با ولی فقیه، بعد از فتنه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شده و ماندگار خواهد بود.

زمینه های مهم شکل گیری حماسه 9 دی

شاید علت اصلی شکل گیری حماسه 9 دی در ظاهر انتخابات 88 و اعلام تقلب در انتخابات توسط کسانی بود که پیروز انتخابات نبودند به واقع این صورت مسئله بود و واقعیت چیز دیگری بود. کسانی که در انتخابات شرکت نکرده بودند و یا اگر هم رأی دادند، مقصود دیگری داشتند، قصدشان انتخاب رئیس جمهور نبود. مخالفان جمهوری اسلامی ایران بر این عقیده اند که فضای سیاسی ایران در همة زمینه ها برای بهره برداری و عملیاتی کردن الگوهایی چون انقلاب رنگی آماده است.

بر این اساس، جمهوری اسلامی چون نظامی است که یکی از لایه ها و رویه های آن را به هر ترتیب، انتخابات شکل می دهد و «نظام انتخاباتی بالنّسبه فرصت خیزی دارد و از این رو، مستعد الگوهای مسالمت آمیز تغییر همچون انقلاب رنگی است» این جریان از آغاز پیروزی انقلاب با این انقلاب الهی همراه شده بود.

در فتنة سال 88 تعدادی از خواص مردود، که در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورده بودند، طغیان کردند؛ همه چیز و همه کس را متهم نمودند و حتی حاضر شدند با دشمنان قسم خورده نظام همسو و همراه شوند و به طور مستقیم از بیگانگان خط بگیرند و به نسخه های آن عمل کنند و تا حد براندازی نظام پیش روند و کشور را به اغتشاش بکشانند و به قتل و غارت دست بزند، یا از فتنه انگیزان و غارتگران حمایت کنند و با سخنان دو پهلو و غیر شفاف، فتنه گران را حق و خواسته هایشان را مشروع و قانونی جلوه دهند تا زمینه را برای فتنه گران مساعد سازند. اما رهبر معظّم انقلاب هوشیارانه و با صلابت و با اقتدار درست یک هفته بعد از برگزاری انتخابات در خطبه های نماز جمعه، آب پاکی را روی دست ناپاک امریکا و صهیونیست ها و بدخواهان داخلی ریختند و در بیاناتی نقشه دشمن را نقش بر آب کردند.

همان طور که گفتیم روز 9 دی با توجه به پیش زمینه هایی که حوادث پس از انتخابات به وجود آورده بود شکل گرفت؛ از جمله این پیش زمینه ها می توان به عواملی همچون زیر سؤال بردن اصل دین، نظام مقدس اسلامی و هم چنین اصل ولایت فقیه اشاره کرد که باعث شد مردم ایران با خلق حماسه ماندگار خود، دشمنان قسم خورده نظام اسلامی را مأیوس کنند.

از دیگر زمینه های اصلی شکل گیری حماسه 9 دی می توان به هتک حرمت ماه محرم و روز عاشورا اشاره کرد که باعث جریحه دار شدن احساسات مذهبی مردم ایران شد. اوج حرکت این افراد در روز عاشورا گویای این بود که آنها معتقد به ارزشها و مظاهر اسلامی از جمله امام حسین(علیه السلام) و عاشورا نبودند و به همین دلیل روز عزای حسین(علیه السلام) را به جشن تبدیل کردند و به صفوف نماز عزاداران و افرادی که بر حسب ظاهر چهره حزب اللّهی داشتند، حمله کردند و شعار هایی دادند که نشانگر مبارزه اساسی با نظام اسلامی  و اصل ولایت بود و همین مردم را به صحنه کشاند.

این هتک حرمت به عاشورا و عزاداران حسینی، ملّت ایران را نگران و چشمان آنان را گریان کرد و 9 دی ماه واکنش به این حرکت و اعلام حمایت از ولایت و شخص مقام معظّم رهبری بود.

عوامل فتنه در جامعه اسلامی

در کتاب «گذار از فتنه» با توجه به بخشهایی از دعای امام سجاد(علیه السلام) به چهار عامل و زمینه اصلی فتنه اشاره می شود که عبارت است از:

1. انحراف از هدایت اصلی

2. سنگدلی

3. نافرمانی پروردگار

4. تزلزل و پیمان شکنی

مقام معظّم رهبری هم یکی از عوامل مهم ایجاد فتنه را دنیاطلبی می داند. ایشان با تمسک به کلام حضرت سجاد(علیه السلام) در تعیین زمینه های فتنه انگیزی به دنیاطلبی و خطرهای آن اشاره می کند و یکی از خطرهای بزرگ جامعه را در دنیاطلبی خواصی می داند که وظیفه هدایت و امنیت جامعه را به عهده دارند. به تعبیر ایشان فتنه  های سیاسی و اجتماعی، در عرصه دل انسان ریشه دارد که تمامی ندارد.(بیانات رهبر معظّم انقلاب در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم، 21/3/1387)

یکی دیگر از عوامل ایجاد زمینه های فتنه، نافرمانی و عصیان در مقابل رهبری اسلامی است. اگر جامعه اسلامی شکرگزار نعمت ولایت الهی باشد و ولایت مداری پیشه کنند، زمینه های فتنه و بحران اجتماعی از میان خواهد رفت.

روش های رویارویی با فتنه

یکی از مهمترین روشهای رویارویی با فتنه، شناخت راه حقیقی توحید و داشتن راهبری امین و الهی است که با تمسّک به سیره و سنّت وی، بتوان مسیر پر آسیب زمانه فتنه را با امنیت گذراند.

دیگر، دشمن شناسی است اگر شناسایی دشمن بدرستی صورت گیرد، می توان در رویارویی با فتنه، ویژگیهای مختلف دشمن اصلی، توطئه ها و نقاط ضعف و قوت و مراکز و منابع و امکانات آن را به خوبی شناخت و از تمامی این اطلاعات به درستی استفاده کرد.

سوم، داشتن بصیرت فکری و عملی است که سبب تحقق فعلی در اعمال و رفتار انسان می گردد. «بصیرت در عرف سیاسی یعنی فرد، قدرت تشخیص مسائل پیچیدة سیاسی و اجتماعی و قدرت درک فهم درست آن را برای دستیابی به راه صحیح منطبق با عقل و شرع داشته باشد. صاحب بصیرت کسی است که بتواند هنگام فتنه و بحران، حق را از باطل تشخیص دهد و موضع مناسب اتخاذ کند و بتواند در فضای غبارآلود و در تاریکی ها، شاخص ها را بشناسد و راه حل مناسب را پیدا کند و به کج راهه نرود.»

فتنه ها عرصه مشکلی برای انسان به شمار می آید؛ پس نباید در برابر مشکلات و سختی های اجتماعی و سیاسی برآمده از آن کمر خم کرد و در زمانه فتنه باید با تکیه بر وعدة الهی، صبر و استقامت ورزید. پایداری و استقامت در میانه فتنه، چیزی جز عمل به تکلیف و نهراسیدن از توفان ها و تسلیم نشدن نیست. از این  رو «اولین چیزی که حضرت موسی(علیه السلام) از خداوند درخواست می کند شرح صدر است. شرح صدر به معنای گشادگی سینه، کنایه از این است که انسان در برابر سختی ها و مشکلات از حوصله و تحمل قوی برخوردار باشد تا بتواند بر عجله و شتاب زدگی غلبه کند و در برخورد با مسائل و مشکلات پیش رو، عاقلانه و مدبرانه عمل کند.»

راه دیگر مقابله با فتنه، شکستن وحدت فتنه گران است که شکست این وحدت می تواند یکی از راهکارهای مؤثر رویارویی با فتنه گران باشد.

راه های نفوذ فتنه گران

راه های نفوذ فتنه گران با شگردهای خاصی صورت می گیرد که در کتاب «موج فتنه» به این شیوه ها اشاره شده است:

1- استفاده از شیوه های مبارزه نرم

2- استخدام چهره های موجه و مقدس

3- استفاده از شعارهای خوب و جذاب

4- سخن گفتن از اصول متعالی انسانی

5- نفی گذشته افتخار آمیز جامعه

6 - تحریک احساسات

7- شبهه افکنی

8- تفرقه افکنی

9- جلب حمایت های خارجی

10- ایجاد سازمان های اجتماعی مردم نهاد

11- ایجاد فاصله میان مردم و حکومت

12- درآمیختن حق و باطل

بدیهی است شناختن شگردهای فتنه گران، می تواند ما را در دستیابی به اهداف فرو نشاندن فتنه انگیزان یاری دهد.

مبارزه با فتنه گری

راه مبارزه با فتنه گری چیست؟ بهترین راه مبارزه با فتنه، خشکاندن ریشه های فتنه است. «اگر اساس فرهنگ اجتماعی را باورها و ارزشها بدانیم در آن صورت فرهنگی می تواند در مقابل آفت ها و آسیبها، مقاوم و نفوذ ناپذیر باشد که اولاً باورها و ارزشهای آن از پشتوانه های فکری و نظری قوی برخوردار باشد و ثانیاً آن باورها و ارزشها در جان و دل مردم نفوذ کرده باشد.»

برای نجات از فتنه دانستن راه های خروج از فتنه ضروری است. قرآن و اهل بیت علیهم السّلام راه های خروج از فتنه را آشکارا بیان نموده اند که به اختصار به آنها اشاره می شود:

1. تقوای درونی: با توجه به این که تقوا در ایجاد توکل و اعتماد به نفس در انسان، تأثیر گذار است، می تواند عامل قوی بازدارندگی انسان در گرایش به راه های باطل و شبهه ناک باشد.

2. باور محکم همراه با بصیرت: قرآن و سنّت یکی از راه های خروج از فتنه را ایمان قوی و اعتقاد عمیق و محکم همراه با بصیرت و آگاهی می داند. مقام معظّم رهبری نیز در توضیح زمینه های ایجاد فتنه به ضرورت تحلیل و بصیرت اشاره می کند و خطاب به جوانان دانشجو شرایط ائمه هدی(علیهم السلام) را این گونه تحلیل می فرماید: «دانشجو باید احساس سیاسی داشته باشد؛ درک سیاسی داشته باشد؛ تحلیل سیاسی داشته باشد. بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرراً گفته ام که چیزی که امام حسن مجتبی(علیه السلام) را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. چیزی که فتنه خوارج را به وجود آورد و امیر المؤمنین(علیه السلام) را آن طور زیر فشار قرار داد و قدرتمند ترین آدم تاریخ را آن گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود.»

3. رجوع به قرآن: زیرا قرآن کریم نامش بصیرت و آگاهی و نور و هدایت و تأمین کنندة سعادت دنیا و آخرت انسان است. امام علی(علیه السلام) در این باره سه ویژگی مهم قرآن را برای نجات انسان از غبار فتنه ارائه می کند.(نهج البلاغه، خطبة 105)

4. پیروی از امام و رهبری دینی: پیامبر اسلام فرمودند: إنّ مَثَلَ أهلِ بَیتی فی اُمّتی کمَثَلِ سَـفینَةِ نُوحٍ فی قَومِهِ؛ مَن رَکِبَها نَجا و مَن تَرَکَها غَرِقَ.(الاحتجاج: ۱/۳۶۱/۵۸) در وضعیت سخت و بحران فتنه که قرار می گیرید به اهل بیت مراجعه کنید؛ چون کشتی نجاتند. به شهادت تاریخ، یکی از عوامل مؤثر در پیروزیهای غرور آفرین مسلمانان از آغاز تاکنون، پیروی از ولایت بوده است. با وجود این موهبت، نصرت خداوند فرود می آید و با نبودش، ضربه های سهمگین و جبران ناپذیر، انتظار امّت را می کشد. رهبری ولی الهی یکی از نعمتهایی است که خداوند بر امّت اسلامی ارزانی داشته است.

از این رو، باید با آسودگی فرمانبردار ولی خود باشیم تا ایشان با این پشتوانه، امّت اسلامی و انقلاب اسلامی را به ساحل نجات برساند. در غیر این صورت به دلیل سرپیچی مردم از حاکمیت الهی، زمام امور به دست نابخردان و دنیاطلبان می افتد. امام علی(علیه السلام)، که پس از رحلت نبی خدا(ص) سخت ترین فتنه های تاریخ را تجربه کرد و از منحرفان و منافقان فتنه انگیز شکوه ها داشت دربارة فتنة دنیاطلبان زمانة خود می فرماید: آگاه باشید که ترسناکترین فتنه ها، فتنه بنی امیه است که می ترسم گرفتار آن گردید.(نهج البلاغه، خطبه 93)

5. بهره مندی از کمک الهی در بیرون رفت فتنه: طبق آموزه های دین مقدس اسلام در تمام مسائل و مشکلات زندگی بهره مندی از عنایتها و کمک الهی مهمترین شرط نجات است.

6. ایستادگی و مقاومت: در برخورد با فتنه و فتنه گران، پس از شناختن حق و باطل و ریشه یابی آن و تصمیم بر حمایت از حق، صبر و ایستادگی مهمترین عامل پیروزی است.

دستاوردهای حضور در حماسه

1. طرفداری مردم از نظام مقدس اسلامی و ولایت فقیه و رهبری یکی از دستاوردهای مهم حضور حماسی ملّت ایران در راهپیمایی روز 9 دی ماه بود. آیت الله مقتدایی، عضو مجلس خبرگان رهبری در این خصوص می گوید: «بالاترین پیام این حماسه این بود که مردم، طرفدار نظام و اسلام بوده و دشمنان هرگز تصور نکنند مردم از انقلاب، نظام و ولایت فقیه دلسرد شده اند، بلکه آمادگی کامل دارند تا آخرین نفس در مقابل دشمنان ایستاده و فداکاری کنند.

2. از دیگر دستاوردهای مهم حماسه نهم دی ماه می توان به پشتوانه سازی محکم و استوار این حضور حماسی مردم برای حضور مقتدرانه ایران اسلامی در عرصه بین الملل اشاره کرد. مردم بزرگوار ایران اسلامی در 9 دی با حرکتی خودجوش و عاشورایی  و برخاسته از تعهد دینی و مکتبی در جهت حمایت از رهبری و ولایت فقیه به میدان آمدند و خشم، نفرت و انزجار خودشان را از فتنه گران و کسانی که زمینه ساز توطئه دشمنان این سرزمین بودند، به نمایش گذاشتند و وفاداری از آرمانهای انقلاب و ولایت فقیه را اعلام کردند.

در واقع مردم در 9 دی حماسه عاشورایی آفریدند و به افکار خود رنگ حماسی بخشیدند و توانستند به عنوان مردمی متعهد، سیلی محکمی به فتنه گران، آشوب طلبان و استکبار جهانی بزنند.

3. حماسه 9 دی در حقیقت یک بار دیگر اثبات کرد که ایرانیان ولایتمدار همواره بر پایه اندیشه های ناب امام(ره) و مقام معظّم رهبری آماده جانفشانی برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند. از این رو یکی از ویژگیهای حماسه 9 دی بود که بخشی از مردم که تا قبل از حادثه روز عاشورای حسینی، هنوز در تردید و ابهام بودند، بعد از جسارت و توهین منافقان و اغتشاشگران به اعتقادات دینی آنها از تردید و ابهام خارج شدند.

4. ناکامی جریان فتنه و حفظ انقلاب اسلامی یکی از مهمترین دستاوردهای روز 9 دی بود. مردم احساس وظیفه کردند و با حضور در حماسه ای شور انگیز ضمن به نمایش گذاشتن وحدت و اتحاد خود به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی  و ولایت فقیه تأکید کردند که در مقابل هنجار شکنی ها، حرمت شکنی ها و ساختار شکنی ها بایستند و موضع سرسختانه خود را نشان دهند.

مردم در حوادث پس از انتخابات، پشت سر رهبری با بصیرت وارد شدند و نشان دادند که مسائل و موقعیت کشور و نظام را به خوبی درک می کنند. از این رو تظاهرات 9 دی در تاریخ 32 ساله انقلاب اسلامی بی سابقه بود. موج عظیم اعتراضات مردمی و خیل گسترده جمعیت نظیر نداشت. میزان حضور مردم حتی از میزان مشارکت در انتخابات نیز فراتر رفت.

این حماسه، بیداری بزرگ و نقطه پایانی برای فتنه پس از انتخابات بود که دشمنان بیرونی نظام را نا امید کرد و انسجامی هم در درون شکل گرفت. مهمترین ویژگی مردم دین دار و ولایتمدار ایران این است که در ماجرای فتنه، همچون مردم زمان علی(علیه السلام) در توطئه و فتنه خوارج و جنگ جمل گرفتار نشدند و بر امام زمان خود شمشیر نکشیدند، بلکه به حمایت از دین و ولایت برخاستند و ولایت ستیزان را سر جای خود نشاندند.

حماسه 9 دی، روایتی عالمانه از پیوند عاشورایی بسیج با رهبر امت بود.

مقام معظّم رهبری در جمع پرشور هزاران نفر از بســـــیجیان به امتحان های مختلف بسیج در سی  و دو سال گذشته تأکید کردند و فرمودند: حرکت و روند بسیج در ابعاد کمی و کیفی همواره رو به جلو بوده و بسیج توانسته است در مقابل وسوسه ها ایستادگی کند. یکی از موفقیت های بسیج، افزایش توانایی و بصیرت خود در مقابل پیچیده شدن توطئه های دشمنان است که قضایای فتنه در سال 88 مؤید این موضوع است.

از دیگر تأکیدات ایشان در این دیدار این بود: در فتنه سال 88 خیلی ها اشتباه کردند و از این جمع بسیاری هم بعد از مدتی اشتباه خود را تصحیح کردند اما حرکت عظیم بسیج با حفظ پرچم بصیرت، مسیر را اشتباه نکرد و توانست در صراط حق بماند.(روزنامه کیهان، ص 19774)

هم چنین رهبر معظم انقلاب در آستانه 5 آذر سالروز تشکیل بسیج در اجتماع 11هزار نفر از بسیجیان فرمودند: بسیج، بسیج دلهاست، بسیج جانهاست، بسیج عواطف است، بسیج اعتقادات و ایمان هاست و همین است که در روز سخت به کار یک ملّت می آید. آن روزی که ملّتها دچار مشکلات شوند. آنجا جسم ها فایده ای ندارند، دلها باید در وسط میدان باشند، باید خط شکن باشند.(روزنامه کیهان، ش 19800)

این عبارات مهم و ارزشمند مطرح شده از سوی مقام معظّم رهبری درباره حرکت بسیج و بسیجیان در دوران های مختلف نشان از عمق حقیقت، اخلاص و بصیرت آنان در دشمن شناسی شان دارد؛ از این رو عملکردشان همچو برگ زرینی در تاریخ انقلاب اسلامی نور افشانی می کند. حضور هوشمندانه و تکلیف گرایانه بسیج و بسیجیان همواره با بصیرت و اخلاص در عمل توطئه ها را برملا می سازد. نقطه اوج بصیرت بسیجیان تکلیف گرا را باید در حماسه 9 دی 88 دید که در آن روز به تأسی از امام خود چگونه چشم فتنه را کور کردند تا ملّت همچنان بر بالندگی این شجره طیبه افتخار کند.

دلائل و شواهد طی 32 سال تاریخ انقلاب اسلامی نشان داده است که بسیج بدون وامداری به جریان خاص یا حزب خاص همواره مطیع فرمان رهبری نظام بوده و خواهد بود و در راه دفاع از آرمان های اسلام و انقلاب اسلامی و پاسداری از دستاوردهای آن سر از پا نمی شناسد و بدین گونه تکلیف گرایی و پیروی از رهبری را در عرصه سیاسی کشور ما جلوه گر ساخته، و ملّت بسیجی ما با همین روحیه است که حماسه می آفریند و فتنه ها را خنثی می کند و انقلاب را استمرار می بخشد.

نتیجه گیری

حضور باشکوه مردم نشان داد که درست در روزهایی که همه حرمتها شکسته شد، مردم ایران زنده و بیدار هستند. در روزهایی که همه تعارفات کنار گذاشته شد و فضا چنان آشفته بود که هر کسی که مشکلی با نظام داشت، می توانست از فرصت به دست آمده استفاده کند و مشکلش را نشان بدهد و علیه نظام شعار بدهد، دیدیم که چنین نشد.

کسانی در حماسه 9 دی به خیابان آمدند و از نظام و رهبری دفاع کردند که شاید از وضعیت معیشتی و مادی خود شکایت داشته باشند، اما آمدند. کسانی به خیابان آمدند که شاید از ما و امثال ما، برخوردهای ناشایستی هم دیده باشند، اما آمدند! کسانی به خیابان آمدند که شاید انتظارش را نداشتیم، اما آمدند. قدر این حضور آگاهانه و این حماسه باشکوه و این ملّت بزرگ را بدانیم و شکرگزار آنها باشیم.

دیگر اینکه از مهمترین عوامل پیروزی، حفظ و تداوم انقلاب، دینداری و بیداری و ولایتمداری مردم ایران است. اگر جایگاه بصیرت و بیداری را در دفاع از نظام بویژه در جنگ نرم، بالاتر از دینداری بدانیم به افراط سخن نگفته ایم؛ زیرا دیندار بصیر و بیدار است که می تواند حق را از باطل تمیز دهد و از حق حمایت کند.

پیشنهادها

حماسه 9 دی باید جایگاه ویژه ای در کتاب های درسی دانش آموزان پیدا کند تا از این طریق در حوزه شعر و معنا و داستان بتوانیم ارتباط حماسه عاشورا را به حماسه 9 دی پیوند زنیم. بنابراین مؤلفان کتاب های درسی به عنوان یک وظیفه باید بکوشند مطالب درسی را بیشتر به سمت موضوعاتی متمرکز کنند که همه واژگان حوزه های مضامین متفاوت حماسه 9 دی را با خود حمل می کنند.

ادبیات حماسه 9 دی نه تنها نباید جنبه شعاری داشته باشد بلکه در ضمن اینکه به مخاطب آگاهی و معرفت می دهد باید مسائل دینی و مذهبی، مفهوم ایثار، شهادت، جوان مردی، آزادگی و رشادت را آشکار کند.

آنچه در ادبیات باید در حوزه شعر به حماسه 9 دی پرداخت، انتقال مفاهیم دینی و انقلابی در قالب شعر با استفاده از ابزار شعر است که شاعران باید سعی کنند عناصر شاعرانه را به صورت تخیل، تصویر، آرایه های کلامی، صنایع لفظی و معنوی در خدمت انتقال مفهوم و پیام به مخاطب قرار دهد؛ آنچه در این حماسه کمتر دیده شده است. بنابراین بازتاب این حادثه در اشعار شاعران جوان با مضامینی چون حماسه، آزادگی، حرّیت، حرکت و رشادت و امام حسین ... پر رنگ تر و تأثیرگذارتر به عنوان یک معیار ارزشی باید دیده شود.

منابع

1) شریفی، احمد حسین، موج فتنه، از جمل تا جنگ نرم، تهران: انتشارات کانون اندیشه جوان، 1390

2) علی(ع)، نهج البلاغه سیّد رضی، فیض الاسلام.(بی جا)

3) قدیریان، احمد، فتنه سبز، تهران: مجتمع فرهنگی شهید آیت الله بهشتی، 1389

4) میرحسینی اشکوری، کاظم، جریان شناسی فتنه در نهج البلاغه، رشت: بلور، 1389

5) موسوی، مهدی،گذار از فتنه، قم: موسسه اشراق حکمت و فرهنگ اسلامی، 1389

6) روزنامه کیهان، 6/9/1389

7) روزنامه کیهان،

 

 

تسلیت

رحلت عالم ربانی ریاست فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی تسلیت .

نفاق

نشانه های نفاق:

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ و َإِنْ صَامَ وَصَلَّی مَنْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ و َإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَان؛ سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند:

  1. در امانت خیانت کند.
  2. در سخن دروغ بگوید.
  3. در وعده تخلّف کند.

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

علامه جعفری

  1. محمدتقی جعفری/ از سایت  دانشنامه جهان اسلام  
  

محمدتقی جعفری (۱۳۰۴-۱۳۷۷هـ.ش مطابق با ۱۳۴۳-۱۴۱۹هـ.ق)، فیلسوف مسلمان معاصر ایرانی است که از او آثار متعددی برجای مانده است. "ترجمه و تفسیر نهج البلاغه" و "تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی" دو نمونه از آثار ارزشمند اوست.

Allame-gafari.jpg
نام کامل محمدتقی جعفری
زادروز 1304 شمسی
زادگاه تبریز
وفات 25 آبان 1377 شمسی
مدفن

Line.png

اساتید

میرزا مهدی آشتیانی، مهدی مازندرانی، محمدتقی زرگر

شاگردان

عبدالرحیم گواهی، عبدالله نصری، محمدمهدی گرجیان

آثار

رسائل فقهی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی،...

استاد محمدتقی جعفری در سال 1304 هـ.ش در شهر تبریز به دنیا آمد.[۱] پدرش، «کریم» درس نخوانده بود، اما صدق و صفای خاصی داشت. پدرش نانوا بود و هیچ وقت بدون وضو دست به خمیر نان نمی‌زد. حافظه این نانوای مکتب نرفته چنان قوی بود که اغلب سخنان واعظان شهر را با دقت و تفصیل، برای دیگران بیان می‌کرد.

در روزگاری که تبریز دچار قحطی شده بود، در یکی از شب‌ها، ‌کریم با هزار زحمت دو عدد نان سنگگ و مقداری شیرینی خرید، در بین راه منزل، دو نفر را در خرابه‌ای دید که مشغول خوردن استخوان و لاشه گوسفند و مرغ مرده‌ای بوده‌اند،‌او که چنین دید، دلش به حال آنان سوخت و یکی از نان‌ها و شیرینی را به آن‌ها داد. چند قدمی دور نشده بود که به نزد آن دو برگشت تا شاید بتواند کمک دیگری انجام دهد. در این هنگام دید که آنان دست به دعا بلند کردند و با سوزدل گفتند: ای مرد مهربان! خدای بزرگ و بخشنده به تو فرزندی صالح و نیک عنایت فرماید. همچنان که ما را خوشحال کردی، خدای رحیم چشم تو را روشن کند.[۲]

تحصیلات

مادر علامه جعفری باسواد بود و قرآن را به خوبی می‌خواند. او قرائت قرآن را به محمدتقی تعلیم داد. محمدتقی چنان خوب قرائت قرآن را فراگرفته بود که وقتی در 6 سالگی، در سال 1310 هـ.ش برای اولین بار وارد مدرسه «اعتماد» تبریز شد، مدیر مدرسه، آقای جواد اقتصاد خواه، بعد از شنیدن قرائت قرآن او لبخندی زد و گفت: بارک الله! خیلی خوب خواندی! نیازی به درس‌های کلاس اول و دوم نداری؛ از فردا وارد کلاس سوم شو![۳]

حافظه قوی محمدتقی همگان را به شگفتی وامی‌داشت؛ به طوری که متن کلیله و دمنه را از حفظ می‌خواند و معنای عبارات مشکل را شرح می‌داد. معلمان مدرسه اعتماد، همواره او را تشویق می‌کردند.[۴]

محمدتقی در 15 سالگی و در سال 1319 ش. برای ادامه تحصیل، تبریز را به مقصد تهران ترک کرد. مدرسه فیلسوف، واقع در جوار امامزاده اسماعیل و ابتدای یکی از ورودی‌های بازار قدیمی تهران،[۵] اولین جایی بود که محمدتقی برای کسب دانش قدم به آن جا گذارد. او در مدرسه فیلسوف؛ از استاد آیت الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی (1283ـ1385 هـ.ق) پدر حجت اسلام محمدتقی فلسفی «مکاسب» و «کفایه» را آموخت.[۶]

بعد از مدتی، محمدتقی برای ادامه تحصیل به قم رفت و در مدرسه دارالشفاء اقامت کرد. در همین دوران بود که روزی آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمری‌ای (1310ـ1372 هـ.ق) و آیت الله شهید محمد صدوقی به حجره او آمدند و لباس روحانیت را به او پوشانیدند.[۷]

حضور در انقلاب اسلام

به تدریج، استاد جعفری برای اقشار گوناگون مردم در دانشگاه‌ها و مساجد و... به سخنرانی پرداخت. ساواک برای کنترل این جلسات، مأمورانی را می‌فرستاد تا از آن گزارش تهیه کنند. هم اکنون بیش از 180 سند گزارش‌های ساواک درباره علامه جعفری در دست است که در کتاب «چراغ فروزان» منتشر شده است.[۸]

چون مأموران ساواک به درستی نمی‌توانستند از مباحث علمی و فلسفی استاد آگاه شوند، به ناچار از طریق منابع و مأموران متعدد از جلسات استاد گزارش تهیه می‌کردند؛ به طوری که در طول سالیانی که استاد زیر نظر ساواک بود، بیش از 20 منبع از جلسه‌های ایشان گزارش داده‌اند.[۹] بنابر اسناد ساواک، در جلسات استاد جعفری، عموماً جوانان و دانشجویان شرکت می‌کردند و تعداد آن ها زیاد و حدود 500 نفر و... شرکت داشتند.[۱۰]

ساواک در سال 1344 استاد را احضار کرد و تأکید که در درس‌های خودتان دو موضوع را رعایت کنید: «1. نسبت به شاه مطلبی نگویید؛ 2. نسبت به اسرائیل حمله و اعتراض نکنید».[۱۱]

در بهمن 1346، استاد برای بار دوم به ساواک احضار شد. در آبان ماه سال 1351 ساواک تهران به مدیر کل اداره پنجم دستور داد که مکالمات تلفنی محمدتقی جعفری را کنترل و شنود کند.[۱۲] ساواک یک بار نیز در ساعت 2 نیمه شب به منزل استاد جعفری حمله کردند و تا ساعتی کتابخانه ایشان را بازرسی کردند، اما چیزی نیافتند و دست خالی برگشتند.[۱۳]

یکی از بازجویان ساواک، با اشاره به مباحث فلسفی استاد جعفری می‌گوید: «ایشان با همین حرکت جوهری و همین حرف‌ها، جوانان را به مبارز تبدیل می‌کند و به جان حکومت می‌اندازند.»[۱۴]

«بر اساس اسناد ساواک، تعداد قابل توجهی از عناصر گروه به اصطلاح مجاهدین خلق ایران (منافقین) به منظور بالابردن بینش و اطلاعات فلسفی خود، در جلسات استاد جعفری شرکت می‌کردند. یکی از این اسناد در تاریخ 8/12/1353 و سند دیگر در تاریخ 4/9/1353 تنظیم شده است و این مطلب نشان می‌دهد که حضور آن ها قبل از تغییر ایدئولوژی سازمان بوده است؛ زیرا کودتای خونین درون سازمانی و کشتن عناصر مذهبی سازمان ـ مثل مجید شریف واقفی ـ و تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیسم، در سال 1354 روی داد.[۱۵]

مدتی بعد از آن که استاد جعفری از مشهد به تهران رفت، اطلاع یافت که در منزل دکتر محمود حسابی ـ فیزیکدان ـ جلسات علمی برگزار می‌شود. استاد در این جلسات هفتگی، شرکت می‌کرد. این جلسات 24 سال ـ تا پایان عمر دکتر حسابی ـ ادامه یافت. دکتر محمود حسابی نظریه جدیدی درباره «ذرات بنیادی» داشت. در یکی از این جلسه‌ها دکتر حسابی توضیحاتی درباره نظریه خود و ملاقاتش با انیشتین داد و گفت: هر ذره‌ای ‌که در نظر گرفته شود؛ مثل الکترون‌ها یا پروتون‌ها، دامنه موجودیتش تا کهکشان‌ها نیز کشانده شده است و برای شناسایی دقیق آن باید اجزای دیگر عالم را نیز در نظر گرفت. استاد جعفری گفت: شیخ محمود شبستری مطلبی گفته است که شبیه به نظریه شماست:

جهان چون خط و خال و چشم و ابروست که هر جزئی به جای خویش نیکوست

                      

اگر یک ذره را برگیری از جای خلل یابد همه عالم سراپای

                      

استاد حسابی که بیشتر اهل سکوت بود و بسیار کم حرف می‌زد، با وجد و هیجان بلند شد و فریاد زد: شبستر کجاست؟ شبستری کیست؟! استاد جعفری با احترام پاسخ داد: شبستر یکی از شهرهای نزدیک تبریز و شیخ محمود شبستری از عرفای بزرگ قرن هشتم است. دکتر حسابی که شور و نشاط بیشتری یافته بود، ‌خودکاری آورد و از استاد جعفری خواست که دوباره اشعار شبستری را بگوید تا یادداشت کند و در اولین فرصت آن را در کتاب گلشن راز بیابد.[۱۶] در این جلسات هفتگی، جمعی از دانشمندان از جمله دکتر ریاحی، کرمانی، دکتر فرشاد، دکتر جمارانی و دکتر کاشیگر شرکت می‌کردند.[۱۷]

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه[ویرایش]

استاد جعفری به تفسیر مثنوی پرداخت تا مقدمه‌ای باشد برای شناخت و تفسیر کلام امیرالمومنین علیه السلام (نهج البلاغه). یکی از بستگان نزدیک استاد، در خواب دید که در برابر علامه عبدالحسین امینی (1320ـ1390 هـ.ق) ـ صاحب الغدیر ـ نشسته است. علامه امینی پرسید: آیا شما جعفری را می‌شناسید؟ گفت: آری. علامه امینی گفت: نامه‌ای می‌دهم به ایشان بدهید.

پرسید: اجازه دارم نامه را باز کنم و بخوانم؟ وقتی پاسخ مثبت شنید، در نامه نظر انداخت؛ دید خیلی معنوی و ملکوتی است؛ به قدری نورانی بود که حالی خاص پیدا کرد. علامه امینی با تأکید گفت: این نامه را بدهید به جعفری و به ایشان بگویید ما اکنون در این عالم (برزخ) دیگر نمی‌توانیم کاری بکنیم ولی شما در آن دنیا در میدان کار هستید و می‌توانید درباره امیرالمؤمنین علیه السلام کار کنید.

به این ترتیب، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه آغاز شد و تا پایان عمر استاد ادامه یافت و 27 جلد از آن منتشر شد. علامه جعفری با تمام صلاحیت‌هایی که در شناخت هستی و جهان بینی‌های شرقی و غربی داشت، کوشید کلام امیرالمؤمنین علیه السلام را به درستی بشناسد و به بهترین شکلی بشناساند. در این راه، او مکاتب گوناگون و نظریه‌های مختلف را به میدان طلبید و با قدرت استدلال نشان داد که نهج البلاغه کلام خالق نیست، اما برتر از کلام هر مخلوقی است و مطالب آن اگر درست و کامل روشن گردد، سراسر حقیقت و درستی است و در آن هیچ کژی و اشتباهی راه ندارد.

اساتید

آیت الله میرزا مهدی آشتیانی (1306ـ1372 هـ.ق) حکیمی بود که در مدرسه مروی تدریس می‌کرد. محمدتقی نزد آن استاد بزرگ رفت و حکمت منظومه حکیم ملا هادی سبزواری و بخشی از امور عامه اسفار را از ایشان یاد گرفت.

حجت الاسلام محمدتقی جعفری معقول را از آیت الله شیخ مهدی مازندرانی و عرفان را از آیت الله شیخ محمدتقی زرگر فراگرفت. درس اخلاق امام خمینی در مدرسه فیضیه، روح تشنه محمدتقی را سیراب کرد. روز اولی که او در درس امام خمینی شرکت کرده بود، مشاهده کرد که استاد، آیات آخر سوره حشر را تفسیر می‌کند او دریافت که این درس خیلی ژرف است و امام خمینی از مواهبی برخوردار است که دیگران از آن بی‌بهره‌اند.[۱۸]

شاگردان

استاد جعفری حدود 50 سال به تعلیم و تربیت جامعه اشتغال داشت. در این مدت طولانی بسیاری از پژوهشگران حوزه و دانشگاه از دروس ایشان استفاده کرده و نکته‌ها آموختند که از جمله می‌توان به دکتر «عبدالرحیم گواهی»؛ دکتر «عبدالله نصری» حجت الاسلام دکتر «محمدمهدی گرجیان» اشاره کرد.

آثار

از استاد، بیش از 100 کتاب باقی مانده است؛ از جمله:

در فقه

  1. رسائل فقهی
  2. حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب (فارسی و انگلیسی)
  3. الرضاع

در فلسفه

  1. جبر و اختیار
  2. مجموعه مقالات که شامل موضوعات زیر است:
    1. برهان کمالی دکارت بر وجود خداوند
    2. برهان کمالی (وجوبی) در اثبات خدا
    3. هدف زندگی
    4. مقدمه ای بر مفهوم فلسفه مالکیت
    5. حرکت و تحول
    6. حرکت و تحول از دیدگاه قرآن
    7. طبیعت و ماورای طبیعت
    8. علم در خدمت انسان
    9. رابطه علم و حقیقت
    10. علم و عرفان از دیدگاه ابن سینا
    11. علم از دیدگاه اسلام
    12. امید و انتظار
    13. ارتباط انسان و جهان
    14. ایده آل زندگی و زندگی ایده آل
  3. نقد نظریات دیوید هیوم در چهار موضوع فلسفی:
    1. مفاهیم و اندیشه های مجرد
    2. خویشتن
    3. علیت
    4. استی و بایستی
  4. بررسی و نقد برگزیده افکار راسل
  5. زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام
  6. حکمت اصول سیاسی اسلام (فلسفه سیاسی اسلام)
  7. بررسی و نقد کتاب (سرگذشت اندیشه‌ها)
  8. پیام خرد
  9. فلسفه دین
  10. تحقیقی در فلسفه علم
  11. فلسفه و هدف زندگی
  12. فلسفه و نقد سکولاریزم
  13. مقدمه ای بر فلسفه
  14. مولوی و جهان بینی‌ها
  15. تعاون الدین والعلم
  16. الامر بین الامرین
  17. نهایت الادراک الواقعی بین الفلسفة القدیمة والحدیثة
  18. آفرینش و انسان
  19. موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی

در عرفان

  1. عرفان اسلامی
  2. آیا شریعت طریقت و حقیقت با یکدیگر متفاوتند؟
  3. نیایش امام حسین علیه السلام در صحرای عرفات (به زبان فارسی و عربی)
  4. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی (15 جلد)
  5. حضرت امام علی علیه السلام و عرفان
  6. علل و عومال جذابیت سخنان مولوی

در علم النفس

  1. آیا جنگ در طبیعت انسان است؟
  2. وجدان

در معارف اسلامی

  1. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه (27 جلد)
  2. ترجمه کامل نهج البلاغه (1 جلد)
  3. انسان در دیدگاه قرآن
  4. مبدا اعلا
  5. امام حسین علیه السلام شهید فرهنگ پیشرو انسانیت
  6. شناخت انسان در تصعید حیات تکاملی
  7. علم از دیدگاه علی علیه السلام
  8. علم و دین در حیات معقول
  9. اخلاق و مذهب
  10. شناخت از دیدگاه علمی و قرآن

در ادبیات و تحقیقات در مبانی آنها

  1. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی (دایره المعارف در15 جلد)

سه شاعر (حافظ، سعدی، نظامی)

  1. حکمت و اخلاق و عرفان در شعر نظامی گنجوی (به زبان فارس و روسی)
  2. تحلیل شخصیت خیام (بررسی آرا فلسفی، ادبی، علمی و دینی)
  3. از دریا به دریا (کشف الابیات مثنوی مولوی در 4 جلد)

در مباحث علمی

  1. عمل تجوید ذهن
  2. بحثی در قانون تعادل در روش تجزیه‌ای و ترکیبی
  3. دانش‌ها و ارزش‌ها در مجرای قوانین علمی

در مدیریت

  1. انگیزش مدیریت در اسلام و نقد انگیزش‌های معاصر

در فرهنگ

  1. فرهنگ پیرو ـ فرهنگ پیشرو
  2. طرحی برای انقلاب فرهنگی

وفات

استاد در اواخر زندگی، دچار بیماری سرطان ریه شد. پزشکان این بیماری را در ایشان در مرداد ماه 1377 تشخیص دادند. فرزند علامه ـ دکتر غلامرضا جعفری ـ که در نروژ مشغول تحصیل در دوره فوق دکترا، ‌به ایران آمد تا ایشان را برای ادامه معالجه به آن جا ببرد. استاد هنگام خداحافظی با خانواده گفت: «این سفر بدون بازگشت است. پس از مرگ من، درباره من اغراق نکنید.» و به فرزندش گفت: «جلال الدین! حال که به عمر خود نگاه می‌کنم می‌بینم که چقدر سریع گذشت».

در نروژ ماجرای جالبی روی داد: شبی یکی از دوستان دکتر غلامرضا جعفری او و استاد را برای شام به منزل خود دعوت کرد. استاد و فرزندش در موقع مقرر به آن جا رفتند. هنگام شام، استاد ناراحت شد و گفت: «بوی تعفن می‌آید!» هر چه به او گفته شد که تعفنی در کار نیست، ‌نپذیرفت؛ سرانجام دکتر غلامرضا جعفری برخاست و همراه پدر؛ شام نخورده از آن جا خارج شدند. صبح روز بعد دکتر جعفری با آن دوست تماس گرفت تا عذرخواهی کند، اما با کمال تعجب دوستش گفت: برای شام شب گذشته نتوانستم مرغ ذبح اسلامی تهیه کنم، به ناچار از مرغ‌های معمولی استفاده کردم. از این که داشتم مرغ نجس به استاد می‌دادم؛ بسیار ناراحت بودم؛ و خیلی خوشحال شدم که ایشان شام نخوردند!

استاد جعفری در بیمارستان «لیستر» شهر لندن نیز بستری شد؛ اما سرانجام در 25 آبان 1377 ش به ملکوت اعلی پیوست.[۱۹]

پانویس[

  1.  فیلسوف شرق، محمدرضا جوادی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ اول، 1378، ص 6.
  2.  آقای مرزبانی، ‌عبدالله نصری، ‌انتشارات سروش، چاپ اول، 1377، ص 21 و 22.
  3. علامه جعفری، محمد ناصری، دفتر انتشارات کمک آموزشی، چ اول، 1377، ص 10.
  4.  همان، ص 11.
  5.  همان، ص 20.
  6.  همان، ص 21 و 22.
  7.  فیلسوف شرق، ص24 و علامه جعفری، ص28.
  8. «چراغ فروزان» از مجموعه یاران امام به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، 1377.
  9. فیلسوف شرق، ص 74.
  10. چراغ فروزان، ص 200، 175، 231 و...
  11. همان، ص 34.
  12. همان، ص 126.
  13. همان، ص 165.
  14.  همان، ص 194.
  15. فیلسوف شرق، ص 88 و 89 و چراغ فروزان، ص 205 و 187.
  16.  فیلسوف شرق، ص 105 و 106 و علامه جعفری، ص 51ـ13 و آفاق مرزبانی، ص 49.
  17. علامه جعفری، ص 51.
  18.  آفاق مرزبانی، ص 23 و فیلسوف شرق، ص 24 و 25.
  19.  فیلسوف شرق، ص 158ـ164 و ص 208، 209 و 213.

حدیث

کرامت به پرهیزگاری وشرف به تواضع و بی نیازی به یقین است.

                                                 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم        

        حیا و ایمان به یک ریسمان بسته اند هر کدام بود دیگری به دنبال آن است . 

                                                          امام باقر علیه السلام

ایام شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی الکاظم علیه الصلوه و السلام تسلیت!  

هر آنچه مردم گناهان تازه کنند که نمی کردند  خدا بلاهای  تازه به آنها دهد که به حساب نمی آوردند » ‹ امام کاظم (علیه السلام)›

زهد

تأثیر گذاری زهد

زهد و بی علاقگی به دنیا فضیلت های انسانی است. انسان زاهد هم از ظلم و تجاوز به حقوق دیگران به دور است و هم از عصیان در برابر خدا منزه است. زهد و بی رغبتی به دنیا انسان را از انواع گرفتاری ها، فرصت طلبی، برتری جویی، جاه طلبی، مال اندوزی و تکاثر، فخر به زفاف دنیایی و چشم و هم چشمی منزه می دارد. رسول الله صلی الله علیه و آله در شرایطی زاهدترین است که زمامدار و صاحب اختیار تمام امور مسلمانان می باشد. و همه امکانات عمومی در اختیار وی قرار دارد و می تواند انواع بهره وری از آنها داشته باشد. این سیره برای همگان به خصوص رهبران و دست اندرکاران جامعه اسلامی آموزنده است. زندگی زاهدانه پیامبران به دنیا از معیارهای ارزشی فطرت پاک نهاد انسان است. که در سفیران الهی شکل گرفته و جاذبه های آنان را فزونی بخشیده است.

این معیارها در رسول الله صلی الله علیه و آله در شرایطی متبلور است که امکانات عمومی در اختیار وی، صرف ترویج دین و عزت مسلمانان می شود. در این فضا ندا می دهد: «لا اسئلکم علیه  اجرا»  من در برابر مسئولیت رسالت خویش هیچ چشم داشتی ندرام. در این شرایط رهبری بازندگی زاهدانه خویش هم سطح ضعیف ترین انسان های جامعه زندگی می کند که رمز جاذبیت و محبوبیت وی در بین انبوه توده ها می باشد. ارزش ‍ تلقی و پایبند به آرمانهای ارزشی می باشد این ویژگی رمز پایدار موفقیت است که هنر تأثیرگذاری در دیگران را دارد. زندگی عارفانه و زاهدانه پیامبران زبانزد مردم می باشد. و مردم خود داور این محکمه هستند. زیرا همواره خود گواه زندگی آنان می باشند. و از آنان درس دین و زندگی و معیشت می آموزند.( رسو ل الله الگوی زندگی-  احمدی )

مستی عاشق

دل که آشفته ی  روی تونباشد دل نیست 

آن که دیوانه ی خال تو نشد عاقل نیست 

مستی عاشق دلباخته از باده ی توست  

به جز از مستیم از عمر دگر حاصل نیست
عشق روی تو در این بادیه افکند مرا  

 چه توان کرد که این بادیه را ساحل نیست
بگذر از خویش اگر عاشق دلباخته ای  

که میان تو و او جز تو کسی حایل نیست
رهرو عشقی اگر خرقه و سجاده فکن 

که بجز عشق،تو را رهرو این منزل نیست
اگر از اهل دلی صوفی و زاهد بگذار  

که جز این طایفه را راه، در این محفل نیست 

بر خَم طرّه او چنگ زنم چنگ زنان 

که جز این حاصل دیوانه ی لا یعقل نیست
دست من گیر و از این خرقه سالوس ،رهان 

که در این خرقه بجز جایگه جاهل نیست
علم و عرفان به خرابات ندارد راهی  

که به منزلگه عشاق ره باطل نیست(دیوان حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه /ص81)
...............  

تسلیت:

درگذشت مرحوم جناب آقای دکتر بروجردی داماد بزرگوار حضرت امام خمینی را به همسر گرانقدر و محترمه  استاد بزرگوار و عزیز  سرکارخانم مصطفوی  و سایر بازماندگان ایشان تسلیت می گوییم و برای ایشان صبر و اجر مضاعف از درگاه الهی خواستاریم ،و از خداوند رحمان و رحیم می خواهیم که روح بلند این انسان شریف را با امام و اولیا  محشور گرداند.انشاء الله