معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

تشریع روزه رمضان

تشریع روزه رمضان

به نقل یعقوبی: سیزده روز بعد از تحویل قبله، حکم روزه رمضان نازل گردید، [1]  و به نقل مرحوم مجلسی: تحویل قبله در 15 شعبان بود [2]  علی هذا تشریع روزه رمضان در بیست و هشتم ماه شعبان از سال دوم هجرت بوده است، مرحوم کلینی از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که چون ماه رمضان نزدیک شد و سه روز از شعبان مانده بود بلال به دستور رسول الله صلی الله علیه و آله مردم را جمع کرد و آن حضرت بر آنان خطبه خواند و آمدن رمضان و فضائل آن را بیان فرمود. [3] .

به این طریق: با ورود شهر رمضان در سال دوم هجرت مسلمانان ماه پرهیز، ماه رحمت، مغفرت و صیام آن را آغاز کردند که تا قیام قیامت عمل واجب و عموی گردید، روزه در امتهای نیز بوده و اختصاص به اسلام ندارد، چنان که در کلام الله آمده:

کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون [4] .

روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما (بودند) مقرر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید.

اما معلوم نیست کیفیت آن چگونه بوده است، مثلا در بنی اسرائیل روزه ای بوده بنام صوم الصمت یعنی روزه سکوت که شخصی مثلا یک روز با کسی سخن نمی گفت و ظاهرا فقط فکر می کرد، در قرآن کریم، آنجا که از ولادت حضرت عیسی خبر میدهد آمده است که عیسی به سخن درآمد و به مادرش گفت:

فاما ترین من البشر احدا فقولی انی نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم انسیا [5] .

پس اگر کسی از آدمیان را دیدی، بگوی: من برای (خدای) رحمان روزه نذر کرده ام، و امروز مطلقا با انسانی سخن نخواهم گفت.

یعنی اگر کسی را دیدی و گفتند: این بچه از کجاست با اشاره بگو که من برای خدا نذر روزه سکوت کرده ام و امروز با کسی سخن نخواهم گفت، تا من خود سخن گویم و جواب آنها را بدهم، چنان که به سخن درآمده و جواب گفت.

در شرایعت اسلام اگر کسی روزه بگیرد و سخن نگوید مانعی ندارد، ولی حرام است که سکوت را جزء نیت روزه قرار بدهد یعنی روزه سکوت حرام است فقهاء نیز بنابر روایات به حرمت آن فتوی داده اند.

ان رسول الله صلی الله علیه و آله و قال: لاوصال فی صیام ولا صمت یوم الی الیل ولا عتق قبل الملک؛ [6] .

ناگفته نماند صوم وصال آن است که: انسان روز و شب را روزه بگیرد و فقط در سحر افطار بکند که مانند صوم صمت حرام است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دو تا مؤ ذن داشت که اذان می گفتند یکی عبدالله بن م مکتوم که نابینا بود و دیگری بلال حبشی، عبدالله قبل از صبح اذان می گفت و بلال بعد از صبح، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده بود: هر وقت صدای ابن ام مکتوم را شنیدید بخوردید و بیاشامید و هروقت صدای بلال را شنیدید امساک نمایید چنان که این مطلب را امام صادق علیه السلام از آن حضرت نقل فرموده است [7] .

آیات روزه همان آیات سوره بقره از 183 تا 187 هستند که تا قیام قیامت سند این عبادت خدایی می باشند و از آیات معلوم می شود که این تکلیف بر مسافر و مریض نوشته نشده و آن ها باید بعد از سفر و بعد از صحت روزه بگیرند:

فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر [8] .

هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد (به همان شماره) تعدادی از روزهای دیگر(را روزه بدارد)....

بنابراین روزه در حال مرض و در سفر نه تنها جایز نیست بلکه حرام و بدعت است، و نیز آنان که در اثر پیری روز برای آنها سخت است:

وعلی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین؛ [9] .

و برکسانی که (روزه) طاقت فرساست، کفاره ای است که خوراک دادن به بینوایی است.

با نقل چند روایت در فضیلت روزه این مطلب را به پایان می بریم.

1: عن ابی عبدالله علیه السلام: قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: الصائم فی عبادة و ان کان علی فراشه ما لم یغتب مسلما [10] .

روزه دار در عبادت است گرچه در بستر باشد، تا وقتی غیبت مسلمانی را نکرده است

2: عن ابی عبدالله علیه السلام: قال نوم الصائم عبادة و نفسه تسبیح [11] .

خواب روزه دار عبادت و نفس او تسبیح است.

: عن ابی عبدلله علیه السلام انه قال: للصائم فرحتان، فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه [12] .

برای روزه دار، دو سرور و خوشحالی است: 1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت)

1- تاریخ یعقوبی ج2 ص25

2- بحارالانوارج19، ص139

3-کافی ج4 ص37

4-سوره بقره آیه183

5-سوره مریم آیه 26

6- کافی ج4، ص95

7- وسائل الشیعه ج4،ص625

8- سوره بقره آیه184

9- سوره بقره آیه184

10- کافی ج4، ص65 و 64

11-کافی ج4، ص65 و 64

12- همان مدرک

   

چند نکته در سلامتی

موضوع : چند نکته در سلامتی
سه شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۶

نکته هایی که باید به آن توجه کرد این است که:

●  با خواب شوخی نباید کرد. باید به اندازه‌ی کافی خوابید. و البتّه بهترین مقدار مناسب برای خواب حدود  هفت ساعت و نیم است.
 

●  زنگ ساعت را بگذارید اما نه برای آن که شما را از خواب بیدار کند بلکه برای آن که به شما اخطار بدهد که وقت خواب است. باید به این نکته توجه داشت که طول عمر انسان ها به دلیل خواب غلط و یا کم خوابی، گاه تا ده سال کمتر می‌شود. خواب جزو حساس ترین قسمت فعالیت‌های مغز انسان است. هیچ‌گاه از خوابتان نزنید.

●  کسی که قرص خواب آور می‌خورد، در خطر چند برابر سکته مغزی قرار می‌گیرد.

●  روزی چهل دقیقه باید ضربان قلب بالا برود. انسان با راه رفتن می تواند به این مقصود برسد.

●  نداشتن کار و سرگرمی از دردآورترین چیزهاست. اگر کسی می‌خواهد پدر بزرگ و مادر بزرگش زودتر بمیرد، برود و کارهای آن‌ها را انجام دهد. این بدان معناست که انسان در هر مرحله از عمر، در هر مرحله از توانایی جسمی وروحی، قادر به انجام یک رشته کارهاست. ما باید توجه داشته باشیم که اطرافیان ما از این موهبت محروم نشوند.

●  همیشه کاری را انتخاب کنید که دوست دارید. اگر کارتان را و محل کارتان را دوست ندارید، شما در عمل فقط وجودتان را به مصرف می‌رسانید.

●  نور کافی در محیط کار یک امر حیاتی است. در بیمارستان‌های روانی، چراغ ها در خلال بیست و چهار ساعت روشن است.

●  درجه حرارت مناسب و اکسیژن کافی نیز از عامل هایی است که از فشار روحی می‌کاهد.

 ●  رابطه‌ی سالم و دوستانه با اطرافیان داشتن، در کسب آرامش روحی برای هر یک از ما نقش مهمی دارد. بیشتر ما در همان شش سال اول زندگی، از آموختن رابطه‌ی خوب با دیگران محروم بوده‌ایم. و نیز درس همکاری را یاد نگرفته‌ایم. برداشت ما این بوده که یا نوکر باشیم و یا ارباب. اما هرگز نیاموخته‌ایم که می‌توان نه نوکر بود و نه ارباب، بلکه یک همکار و یک انسان برابر حقوق در قبال دیگران به شمار آمد.

اینک به چند نکته که می تواند از فشارهای روحی ما در گستره‌ی زندگی روزانه بکاهد توجه می‌کنیم. نکته‌هایی که مطرح می‌شود، از پیش پا افتاده‌ترین نکته‌های زندگی روزانه‌ی ماست. ظاهرا همه، آن‌ها را می‌دانند اما همه نه به آن‌ها عمل می‌کنند و نه به اهمیت حیاتی آن‌ها برای حفظ سلامت جان و تن آگاهند :

1-      صبح‌ها پانزده دقیقه زودتر از وقت معمول بیدار شوید.

2-      هیچ‌گاه به حافظه‌ی خود اعتماد نکنید. کارهایتان را روی کاغذ بنویسید.

3-      از هر سند مهم زندگی‌تان یک کُپی بگیرید و آن را در یک جای مطمئن بگذارید. گاه شرایطی پیش می‌آید که شما به یکی از آن سندها نیاز فوری دارید. دمِ دست نبودن، دنبال گشتن و بیم از دست دادن آن موقعیت و یا فرصت، تنها به علت دسترسی پیدا نکردن به آن سند، فشار عصبی ویران‌کننده‌ای بر جان و جسم انسان می‌گذارد.

4-      همیشه این آمادگی روحی را داشته باشید که مردم به موقع سر قرار حاضر نشوند و یا به جایی که می‌روید صف طولانی وجود داشته باشد. پس باید پیشاپیش، هم آمادگی برای بد قولی‌های دیگران داشت و هم آمادگی برای ایستادن در صف طولانی برای خریدن و یا دیدن یک چیز را.

5-      اگر از چیزی، بیست و پنج درصد آن را به دست آورده‌اید، راضی باشید. سعی کنید برای بیشتر به دست آوردن آن، به خود فشار نیاورید. این بدان معنا نیست که انسان از خیر تکامل طلبی و یا رشد دست بشوید. موردهایی از این قبیل، نیاز به سبُک و سنگین کردن دارد. توانایی انسان، دانش او، شرایط اجتماعی، همه از عواملی هستند که باید به شکلی عاقلانه و واقع‌بینانه در نظر گرفته‌شوند.

 6-      منتظر کمک از کسی نباشید. از هیچ کس هم توقع و انتظار نداشته باشید که بخواهد نسبت به شما نثار و ایثار داشته باشد. اگر با چنین دیدگاهی به مردم پیرامون خود نگاه کنید، صد البتّه، از بد قولی، از بی اعتنایی و یا بی میلی آنان برای کمک، ناراحت نمی‌شوید و یا خوره‌ی غم و فشار روحی به جانتان نمی‌افتد. چه بسا انسان از محبت های اندک و یا کمک‌های بسیار ناچیز آنان خوشحال نیز بشود.

7-      قبل از رفتن به سر کار و یا هر جایی که قرار دارید، کارهایتان را آماده کنید. لباس، کیف و کلیدتان را نیز دم دست بگذارید. شاید که ذکر این موردها خنده‌دار جلوه کند اما مشکلات بزرگ مردم این روزگار، از موضوع‌های کوچک تشکیل شده است.

8-      نسبت به چیزهای مهم بی اعتنایی نکنید. آن‌ها را جدّی بگیرید. بی‌اعتنایی، معمولا دروغ‌گویی و حقّه بازی در پی خود دارد. اگر لازم است تولد دوست نزدیک خود را تبریک بگوئید و یا برای کسی چیزی قول داده‌اید که انجامش برایتان مهم است، هرگز کوتاهی نکنید. در غیر آن صورت، بعدها ناچار می‌شوید برای توجیه کار خود دروغ بگوئید.

9-      هیچ کاری را به تأخیر نیندازید. اول آن‌که هیچ امیدی به فردا نیست که برای انجام آن کار، گشایشی حاصل شود. دیگر این که دغدغه‌ی انجام ندادن آن کار، همچنان بر روح شما کوبه می‌زند.

10-      ابزار و ووسائلی را که کهنه شده‌اند و خوب کار نمی‌کنند یا به دست تعمیر بسپارید و یا عوض کنید. بهتر است برای خود، دق دل به وجود نیاورید.

11-       برای هر کار به اندازه‌ی پنج تا ده دقیقه ، حاشیه‌ی اطمینان بگذارید. حاشیه‌ی اطمینان گذاردن‌ها، ما را از آسیب‌های جدی و احتمالی حفظ می‌کند.

12-      از خوردن چیزهایی که کافئین دارد بپرهیزید. این ماده در پپسی‌ها و کولاها وجود دارد و در عمل، عامل افزایش اِسترس است.

13-      برای مشکلات زندگی، همیشه سعی کنید راه حل های دوم و سوم نیز داشته باشید. هر مقدار که انسان به گزینه‌های بیشتری بیندیشد کمتر غافلگیر می‌شود و کمتر در معرض فشار روحی مورد نظر قرار می‌گیرد.

14-      در برخورد با پدیده‌های سخت و نامطبوع، سعی کنید به ابعادی از آن‌ها که می‌تواند مثبت باشد فکر کنید.

15-       همیشه با خودتان صحبت کنید. خود را مخاطب قرار دهید. از خودتان تعریف کنید و یا به خودتان خُرده بگیرید که چرا آن یا این کار را انجام داده‌اید. این نوع آشکار سازی و به روز آوری اندیشه و کارها، تصویر واضح‌تر و به واقعیت نزدیک‌تری از پدیده‌ها در برابر ما می‌گذارد. به قول یک دانشمند، آن‌ها که با خودشان حرف نمی‌زنند، بیشتر به دیوانه‌ها نزدیکند تا آنان که صحبت می‌کنند. البتّه در فرهنگ ما، کسی که با خود حرف بزند، جزو خاندان مجانین است. طبیعی است که این تصور و این نسبت دادن، هیچ اعتبار علمی ندارد. ناگفته پیداست که آدم‌های دیوانه، نیز می‌توانند با خود حرف بزنند اما باید گفت که آن‌ها شاید طبیعی‌ترین واکنش را از خود نشان می‌دهند چون دیگر نه با کسی خُرده حساب دارند و نه از کسی خجالت می‌کشند.

16-      با یک دست، چندتا هندوانه بر ندارید. در هر زمانی، یک کار را انجام دهید تا هم آن کار دقیق‌تر انجام گیرد و هم شما از اضطراب نا بجا بپرهیزید.

17-      هر روز یک تفریح و لذت خوب در زندگی‌تان داشته باشید. احتیاج نیست که لذت و  تفریح خوب، خرج داشته باشد و یا گران باشد. بسیاری از تفریح ها با وجود گرانی، باری از روی دل انسان بر نمی‌دارند و بسیاری دیگر با وجود آن‌که هیچ هزینه‌ای هم در بر ندارند، از کیفیت بالا و تأثیرگذاری برخوردارند.  

 18-      برای کاری که می‌کنید، شور و شوق آن را در خودتان نه تنها به وجود بیاورید بلکه آن را تقویت هم بکنید.

19-      اگر می‌توانید هر روز به مدت پانزده دقیقه دوش بگیرید، چه دوش آب گرم و چه آب سرد.

20-      سعی کنید در هر فرصتی، حتما یک کار برای دیگران بدون هر گونه تشکر و پاداش  انجام بدهید. این کار در انسان لذتی شفاف، عمیق و آرامش‌بخش ایجاد می‌کند. این کار، در وجود ما عنصر ? ارزش انسانی ? و بها دادن به آن را به شکلی رضایت‌بخشانه در برابر چشم می‌گذارد. اگر انسان در این موردها، از کسی انتظار پاداش دارد، تاجر بسیار بدی است.

21-      همیشه تلاش داشته باشید دیگران را خوب درک کنید نه این که انتظار داشته باشید دیگران شما را درک کنند. همیشه تلاش کنید برای مردم به طور نسبی شنونده‌ی خوبی باشید. مردم دوست دارند بیشتر از خود حرف بزنند تا این‌که به حرف‌های دیگران گوش‌کنند. اگر پدر و مادر هستید، برای فرزندانتان گوش شنوا داشته باشید نه زبان گویا. آنان به این شنیدن‌های شما، نیاز بیشتری دارند تا گفتن‌ها و نصیحت‌های شما.

22-      در صورت تمایل و امکان، هیچ اشکال ندارد که برای زیبا شدن و یا خوش تیپ شدن خود کاری کنید. این یک قدم مثبت برای رضایت درون و کاهش فشار روحی است.

23-      همیشه در فاصله‌ی کارهایی که انجام می‌دهید، چند دقیقه استراحت کنید. این  امر می‌تواند هم شامل خانه و هم محل کار باشد.

24-      خود را بیشتر برای متو‌سّط بودن آماده کنید تا بهترین بودن. هیچ عیبی ندارد که انسان بهترین باشد اما این‌که شخص، همه‌ی زمین و زمان را به هم بدوزد تا آن بهترین از آب درآید، چیزی است که ممکن است برایش بهای گزافی بپردازد.

25-      نسبت به خودتان منفی نباشید و صحبت های منفی و ویرانگر مطرح نسازید. این نوع برخورد، البتّه با خُرده گرفتن و یا ایرادی را بر زبان آوردن، تفاوت بسیار دارد. بعضی آدم‌ها اگر در کاری توفیق نیابند، گاه به خود و حتی به جد و آباء خود دشنام می‌دهند و توهین روا می‌دارند.

 26-      در زندگی خود، تنوّع و تغییر پدید بیاورید. اگر هر روز از یک راه مشخص به بازار و یا سرِ کار خود می‌روید، امروز از یک مسیر دیگر بروید و اگر بازهم مسیرهای تازه‌ای پیدا می‌کنید، آن‌ها را آزمایش کنید. این کار هزینه ای بر نمی‌دارد اما تأثیر روحی مثبت و عمیقی بر انسان می‌گذارد.

27-      اگر به مسافرت راه دور رفته‌اید و درست روز قبل از شروع کار به خانه رسیده‌اید، روز بعد را در خانه بمانید و استراحت کنید.

28-      اگر کار مشکلی را قبول کرده‌اید، حتما آن‌را  انجام بدهید و اگر احساس می کنید که از عهده‌ی انجام آن بر نمی آیید، اطلاع بدهید که آن کار از دست شما ساخته نیست. مردم این نوع برخورد صریح و صمیمی را بیشتر دوست دارند تا به دروغ توسل جستن و توجیه آوردن فرد را. اگر کاری را قبول می کنید که انجام بدهید، به دقت از جزئیات آن بپرسید و بعد هم آن را برای فرد سفارش دهنده تکرار کنید تا مطمئن شوید که آن را درست فهمیده‌اید. هیچ کس پرسش مجدد شما را غیر عادی نخواهد دانست اما اگر آن کار را بد انجام دهید، درک و دقت شما، زیر علامت سؤال قرار خواهد گرفت.

29-      به بسیاری از سفارش‌ها و یا خواهش‌ها که قادر به انجامش نیستید، به راحتی ? نه ? بگویید. گاه ممکن است حتی این خواهش‌ها و سفارش‌ها، نادرست، غیر قانونی و یا غیر اخلاقی باشد. خود را شریک جرم نکنید و از همان اول، تکلیف خویش را با یک ? نه ? مشخص کنید.

30-      در خانه، تلفن‌های خود را قطع یا خاموش کنید. بگذارید این شما باشید که تصمیم بگیرید که با مردم تماس داشته‌باشید و یا آگاهانه بخواهید که آن ها با شما تماس بگیرند نه این که دیگران هر وقت اراده کردند به شما دسترسی داشته باشند اگر چه نیمه‌های شب باشد.

31-      احتیاجات انسانی خود را برآورده سازید. از برآورده کردن آن ها خجالت نکشید. سهم خود را در رابطه با هر که هستید ندیده نگیرید. این توجه به خویش، از خود خواهی و خویشتن‌مداری فاصله‌ی بسیار دارد.

32-      از اطرافیانِ نگران و ناراحت فاصله بگیرید و به حرف‌هایشان گوش نکنید. البتّه این کار به معنی کمک نکردن به آن ها و یا ندیده گرفتن آن‌ها نیست. بلکه منظور آن است که خود را بی جهت در معرض نگرانی‌ها و دلشوره‌های دیگران قرار ندهید.

33-      اگر نسبت به برخی نورها و صداها حساسیت دارید، از گوش‌بند و چشم‌بند استفاده کنید.

34-      زنگ ساعتتان را برای وقت خوابیدن تنظیم کنید تا یک یادآوری جدی برای شما باشد.

35-      نفس عمیق بکشید و آن را در سینه‌ی خود مقداری نگاه دارید. در روز اگر چند بار این کار انجام گیرد، هم تبدیل به عادت می‌شود و هم این که این‌ کار برای رساندن اکسیژن بیشتر به بدن ضروری است.

36-      اگر فکر، نظر و یا عقیده‌ی تازه‌ای پیدا می‌کنید، فورا روی کاغذ بنویسید. یادتان باشد که این جور چیزها، خیلی طولانی در مغز نمی ماند و فراموش می‌شود.

37-      در روز، یکی دوسه بار و هر بار به مدت کوتاهی، دست از هر کاری که دارید بشویید و خود را کاملا آزاد احساس کنید. در آن لحظه، تصوّر کنید که هیچ کاری برای انجام دادن ندارید. این قطع رابطه با جهان خارج و با دنیای کار و فشار، اگر چه کوتاه، برای بازگشت توان انسان و نیز بازسازی فکر و روح بسیار مفید است.

38-      در فهرست کارهای روزانه تان، کارهای سنگین و بد را در ردیف اول قرار دهید.

39-      اگر رئیس یک مؤسسه هستید، همه‌ی کارها را خودتان انجام ندهید. حتی اگر این بهانه را داشته‌باشید که دیگران، آن کارها را به خوبی شما انجام نمی‌دهند. هیچ کس از شما انتظار ندارد که بلاکش دیگران باشید. از طرف دیگر، به افراد زیر دست خود مسؤلیت بدهید و از آن ها مسؤلیت نیز بخواهید.

 40-      در بخشیدن اشتباه‌ها و ندانم‌کاری‌های دیگران، دست باز داشته باشید. حتی سعی کنید به گونه‌ای بزرگوارانه از مقابله به مثل با آنان که زمانی آگاهانه، شما را  آزار داده‌اند بپرهیزید. این کار هم به شما لذت و آرامش می‌دهد و هم آنان را به اندیشه وامی‌دارد.

41-      به یاد داشته باشید که هیچ موضوع و ماجرایی، قرار نیست که بیش از چهل و هشت ساعت در ذهن شما بماند. سعی کنید دلخوری‌ها، نیش و کنایه ها و برخوردهای نادرست دیگران را به فراموشی بسپارید.

42-      به دنبال خبرهای بد نباشید و خبر بد را هم از کسی نپرسید. در دنیا، آن‌قدر خبرهای خوب وجود دارد که می‌تواند ذهن من و شما را به خود مشغول دارد. البتّه این نوع نگرش، به معنی نفی و یا فراموش کردن مصیبت‌ها و درد و رنج های مردم نیست.

43-       به دیگران نشان بدهید که انسان محتاجی هستید. آدم سالم کسی است که محتاج باشد. اعلام بی نیازی و بی‌نیاز نشان دادن خویش، فقط نوعی حقّه بازی است. بگذارید دیگران با آگاهی به این که شما محتاج هستید، برایتان کاری بکنند. شما بدین وسیله، دیگران را خوشحال کرده‌اید که فرصت و موقعیت آن‌را یافته‌اند که برایتان کاری انجام دهند.

44-      زندگی خود را چنان با کارهای مثبت پُرکنید که جایی برای منفی بافی و کارهای بد نماند.

45-      گذشته‌ها را به فراموشی بسپارید. خود را با دو چیز گذشته درگیر نکنید: غم و خشم. نگران آینده هم نباشید. اگر چنان کنید، در واقع ‹ امروز › خود را از دست داده‌اید.

46-    ‹ خوب › خودتان باشید و از ‹ بهتر بودن › دیگران پرهیز کنید.

47-      به دیگران کاری نداشته باشید. اگر نابغه هستند و موفق، این موجب آن نیست که شما چیزی جز آن چه هستید باشید. تلاش کنید، دانش و بینش خود را تکامل ببخشید اما به یاد داشته باشید که هر انسانی، دارای توانایی‌های خاص و منحصر به فرد است. کلاغ نباشید که بخواهید از راه رفتن کبک تقلید کنید. در آن صورت، دیگر نه کلاغ خواهید بود و نه کبک

منبع:http://www.zomorod1.mihanblog.com

پنج درس آموزنده و ارزنده

موضوع : پنج درس آموزنده و ارزنده تاریخ : 17 September 2007   شماره : 9

پنج درس آموزنده و ارزنده

1 - روزی حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله در جمع عدّه ای از اصحاب خود فرمود:

خداوند متعال، هفت هزار سال پیش از آن که دنیا را بیافریند، من وعلیّ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام  را آفریده است.

یکی از اصحاب به نام معاذ بن جبل سؤ ال کرد: در این مدّت زمان طولانی کجا و در چه حالی بودید؟

حضرت فرمود: در پیشگاه عرش الهی، مشغول تسبیح و حمد وثنای خداوند سبحان بودیم.[1] .

2- روزی حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله بر گروهی از انصار که در یکی از خانه هایشان اجتماع کرده بودند، وارد شد و پس از سلام بر آن ها، فرمود:

در چه حالتی هستید؟

پاسخ دادند: مؤ من هستیم، حضرت فرمود: آیا بر ادّعای خود دلیل و برهانی هم دارید؟

گفتند: بلی، در حال رفاه و نعمت، شکر و سپاس خدا گوئیم و در حال سختی و مصیبت، صبور و شکیبا هستیم، و به آنچه از طرف خداوند به ما می رسد، راضی و خوشنود می باشیم.

حضرت فرمود: بلی، شما درست گفتید، ثابت قدم باشید.[2] .

3- امام علیّ صلوات اللّه علیه حکایت فرماید:

هنگامی که جنازه برادرم حمزه را آوردند، حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله به همسران خود دستور داد که برای خانواده اش طعام تهیّه کنند و برای ایشان بفرستند؛ چون آن ها مصیبت دیده اند و حوصله تهیّه غذا را ندارند.

همچنین دستور فرمود: در همین غذائی که برای صاحبان عزا می فرستید؛ شما نیز با آنان، هم غذا شوید.[3] .

4- امام محمّد باقر علیه السلام فرمود:

روزی عمّار یاسر نزد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله حاضر شد و عرض کرد: یا رسول اللّه! من شب گذشته، جُنب شدم و چون آب برای غسل نداشتم، لباس های خود را در آوردم و سپس روی خاک ها افتادم و در خاک ها غلتیدم تا تمام بدنم خاک مال شود.

حضرت تبسمّی نمود واظهار داشت: این کار صحیح نبود و سپس کف دست های خود را بر زمین زد و کف دست راست خود را بر پشت دست چپ و نیز دست چپ را بر پشت دست راست کشید.

و بعد از آن با دو کف دست بر پیشانی خود مسح نمود و افزود: این چنین تیمّم کنید که خداوند دستور داده است.[4] .

5 - عبداللّه بن عبّاس حکایت کند:

روزی عدّه ای از فقراء و مساکین نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آمدند و اظهار داشتند: یا رسول اللّه! ثروتمندان، همانند ما نماز و روزه انجام می دهند و نیز چون ثروت دارند صدقه می دهند و انفاق می کنند؛ ولی ما محروم هستیم و توان انجام این خیرات را نداریم.

حضرت رسول فرمود: هنگامی که سلام نماز را گفتید، 33 مرتبه بگوئید: سبحان اللّه، و 33 مرتبه الحمد للّه، و 34 مرتبه اللّه اکبر، وبعد از آن 30 مرتبه لااله الاّ اللّه بگوئید تا تمامی آنچه را که ثروتمندان انجام می دهند، شما هم ثواب آن را دریابید.[5] .

(1) علل الشرایع:ص139،مدینه المعاجز:ج3،ص229،ح9.  (2) مستدرک الوسائل:ج2،ص421،ح10،دعائم السلام:ج1،ص223. (3) دعائم السلام:ج1،ص239، مستدرک الوسائل:ج2،ص380. (4)مستدرک الوسائل:ج2،ص536،ح2و3. (5)مستدرک الوسائل:ج5،ص39،ح5،جامع الاخبار:ص63

 

سلام

 

الهی وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم !

با تقدیم سلام واحترام 

گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی زرند ورود شما را به این وب خوش آمد می گوید . و آماده دریافت نظرات و مطالب شما می باشد آماده همکاری با همه شما عزیزان می باشیم.