جایگاه ارزشها در عصر امام حسین علیه السلام
جامعه در عصر امام حسین علیه السلام با بحران تزلزل ارزشهاى انسانى مواجه بود.(1) ارزشها و هنجارهاى اجتماعى جامعه اسلامى پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دلایل متعددى دچار آفت انحراف گشته بود. تحریف باورهاى دینى و بازگشت به ارزشهاى جاهلى، فراموشى سیره پیامبر صلی الله علیه و آله، برترى روحیه قومى و عصبیت بر هنجارهاى اسلامى عصر پیامبر صلی الله علیه و آله که نشات گرفته از تعالیم مقدس اسلام بود، تبدیل اشرافیت معنوى به اشرافیت مادى و ثروت اندوزى و گرایش به تجمل و کمرنگ شدن روحیه عالى اسلامى به ویژه در عصر عثمان و از آن پس، برترى حربه ارعاب و تزویر بر عامل حقطلبى و ظلم ستیزى در روحیه جامعه اسلامى بالاخص مردم کوفه، بىعدالتى و فساد رهبران سیاسى و برخى موارد دیگر، از جمله مسائل دردناک و آسیبهاى عمده اجتماعى بود که امام حسین علیه السلام با آنها مواجه شد.
جامعه اسلامى در عصر خلیفه سوم با مشکلاتى جدى رو به رو گردیده بود که از آن جمله مىتوان به مسائل زیر اشاره کرد:
راندن انصار از صحنه سیاست، بها دادن به امویان و قریشیان در امر حکومتدارى، تاراج بیت المال مسلمین و حاتم بخشىهاى عثمان، ثروت اندوزى او و ساختن بناهاى اشرافى در مدینه و اختصاص اموال و باغهایى در مدینه براى خود، گسترش تفاخر قبیلهاى و تبدیل اشرافیت معنوى به اشرافیت مادى که موجب شد مساوات اسلامى فراموش شود. (۲)
عملکرد خلیفه سوم موجب شدت یافتن واکنشهاى سیاسى اجتماعى علیه وى گردید به ویژه این که در این واکنشها قبایل عرب یمنى و موالى ایرانى که بیش از نیمى از مردم کوفه را تشکیل مىدادند، نقش مؤثرى داشتند. بروز جدى رقابتهاى سیاسى بین دو پایگاه مهم عراق (کوفه) و شام از عوامل مهمى بود که در زمان عثمان بر سر تقسیم غنایم ارمنستان و فتح آن بروز کرده بود (۳) و دوران امامت حضرت امیر علیه السلام را نیز تحت تاثیر خود قرار داده بود. عراقیها همواره به داشتن عراق آزاد از تسلط امویان علاقهمند بودند و لذا به على علیه السلام پیوستند و زمینههاى متعدد دیگرى نیز آنان را واداشت تا از واکنشهاى امام على علیه السلام در برابر معاویه دفاع کنند، گرچه متغیرالحال بودن مردم کوفه، سرانجام نتیجهاى جز تحمیل حکمیت به على علیه السلام نداشت. علاوه بر آنچه گفته شد، رقابت و اختلاف بین عراقىها و شامىها و تلاش معاویه نیز درعصر امام حسن علیه السلام به گونهاى به بار نشسته بود که نه تنها آسیبهاى اجتماعى جامعه اسلامى، اصلاح نشده بود، بلکه با مسائل عمیقترى نیز رو به رو گردیده بود و لذا امام حسن علیه السلام در چنین وضعیتى على رغم حمایت تعدادى اندک از شیعیان حقیقى، نمىتوانست به جنگ با معاویه ادامه دهد؛ زیرا در آن صورت لااقل بزرگترین ضربات دستگاه اموى به پیکره شیعه وارد مىآمد، با وجود این تلاش صلح طلبانه و تدابیر ارزنده امام علیه السلام سرانجام موجب افشاى چهره مزورانه معاویه و حفظ موقعیت شیعیان گردید.
اما مفهوم انحراف جامعه مسلمین از ارزشها و هنجارهاى اسلامى در عصر امام حسین علیه السلام، ابعاد گستردهترى به خود گرفت؛ انحراف جامعه اسلامى و تخطى از هنجارهاى اجتماعى اسلام، امام حسین علیه السلام را بر آن داشت تا علیه این آسیبهاى اجتماعى که طبعا (۴) روابط ناسالمى را بر امت اسلامى تحمیل مىکرد، قیام کند و اصلاح جامعه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در قالب شیوههاى عملى امر به معروف و نهى از منکر سر لوحه کار خود قرار دهد. امام علیه السلام مىفرمود:
«... آیا نمىبینید که به حق، عمل نمىشود و کسى از باطل روگردان نیست؟ در این اوضاع، مؤمن باید لقاى پروردگارش را بر چنین زندگى ترجیح بدهد.» (۵)
پی نوشت ها:
1- خورشید شهادت، دفتر سوم، صص 19 - 20 .
۲- شکرالله خاکرند، علل شکلگیرى خوارج، سازمان تبلیغات اسلامى، ص 50.
3- رسول جعفریان، حیات سیاسى فکرى امامان شیعه، سازمان تبلیغات اسلامى، ج 1، ص 94.
4- هدایت الله ستوده، مقدمهاى بر آسیبشناسى اجتماعى، انتشارات آواى نور، صص 30 - 31 .
5- همان، ص 207.
منبع:سایت تبیان