اگر در چند سال گذشته، "حاجی" شده باشید و یا عمرهی مفرده نصیبتان شده باشد، احتمالا با قرآنهایی ممهور به «هدیة خادم الحرمین الشریفین فحد» برخورد کردهاید. قرآنهایی با چاپی مرغوب و قطعی مطلوب که حلاوت سفر به سرزمین وحی را در کام "حاجی" مینشاند و یادگار ارزندهای از حکام سعودی محسوب میشد.
اما در سالهای اخیر، و با اینکه شرطههای جوان فرودگاه جده، به حاجیان ایرانی حالی میکنند که "تبلیغ" بای نحو کان حرام و حمل کتاب ـ خصوصا کتابچه دعا ـ ممنوع است؛ حجاج ایرانی کتابچههای مختلف و متنوعی هدیه میگیرند؛ که مستقیم یا غیر مستقیم، تبلیغ عقاید "مذهب انگلیسی وهابیت" است. آنچه در ادامه خواهد آمد نگاهی کوتاه به این پدیده است.
منتخب مفاتیح وهابی
قطعی شبیه به کتابهای "منتخب ادعیه" ــ که در ایران به وفور چاپ و در اغلب خانهها به عنوان هدیهای معنوی برای اموات، پیدا میشود ــ با عناوینی فارسی، اولین چیزی است که در نگاه اول به چشم میآید. دقیقتر که نگاه کنید، متوجه میشوید که همین "کتابهای مشابه" فاقد شناسنامه بوده و حتی نام ناشر بر برگهای آنها دیده نمیشود. و اگرچه دست یافتن به تیراژ و تعداد چاپ این کتابها به همین دلیل تقریبا امری نشدنی است، ولی منابع غیر رسمی با توجه به تعداد زوار شیعی، آماری بیش از 50 هزار نسخه برای هر عنوان را تخمین میزنند.
ماجرا وقتی جالبتر میشود که بدانید نویسنده یا بهتر است بگوئیم سفارشدهندهی کتابها با استفاده از واژههای مورد توجه شیعیان، به موضوعاتی پرداخته که یا جزء فتاوای خاص وهابیون است و یا به تخریب و شبهپراکنی دربارهی عقاید شیعیان میپردازد و یا ادعیهای جدید! و ماثور از خلفای سهگانه را به مخاطب معرفی میکند. جستجویی در اینترنت و منابع مکتوب عربی هم نشان میدهد که نام نویسندگانی که بر روی جلد کتاب دیده میشود، نیز مستعار است.
سفارش دهنده که گویی از مشاوران خوبی برای تولید این کتابها استفاده کرده، با وام گرفتن از تکنیکی شبیه به کتابهای منتخب مفاتیح، بانی مردمی! پیدا کرده و بینیاز از اعلام نام سرمایهگذار، با درج یک نام مستعار، کتاب را از طرف او هدیه! کرده به زائرین بیتالله الحرام.
فارسی روان فقط به خاطر شما!
کتاب "وحدت و شفقت صحابه و اهل بیت" نمونهای از این کتابهاست. کتاب همانطور که بر روی جلدش مشاهده میکنید "شاهکار" شیخ صالح درویش و هدیهای برای حجاج است. کتاب با ترجمه و نگارش! شخص ناشناسی به نام "عبدالله حیدری" به چاپ رسیده است. تهیهکنندگان این کتاب تمام سعی خود را کردهاند تا در نگاه اول متنی به فارسی روان و همه فهم و به دور از هر گونه موضع گیری مذهبی (فرا اسلامی) را در اختیار خواننده قرار دهند.
در پیشگفتار کتاب بعد از هفت! صفحه توضیح، نویسنده که مثلا تمایل شدیدی به شیعه دارد، مینویسد: «کتابچه کوچکی که هم اینک در دست دارید، امیدواریم بتواند این واقعیت (عدالت و حقانیت صحابه) را روشن کند. گرچه این موضوع بسیار گسترده است اما مطمئنیم که وضوح حقیقت و اخلاص و انگیزهی وحدتطلبی و بیان و شیوه و قلم رسای نویسنده خواهد توانست، عطش هر مسلمان حقیقتجویی را برطرف نموده و این واقعیت ساده و روشن و منطبق با عقل و نقل و فطرت سالم را با همین صفحات اندک و بدون نیاز به کتابها به مراجع بیشتر برای همه حقجویان و وحدتخواهان واقعی! روشن نموده و راه وحدت و محبت و همزیستی مسالمتآمیز را برای مسلمین هموار گرداند. ما معتقدیم بزرگترین عامل تفرقه در میان امت اسلامی لعن و نفرین به پاکترین انسانهای روی زمین پس از پیامبران است، که با دلائل بسیار واهی! و با اتکا به "افسانههای پوچ" و بیریشه! صورت میگیرد. وقتی مسلمانان بدانند که صحابه و اهل بیت نه تنها یکدیگر را لعن و نفرین نمیکرده بلکه با یکدیگر شیر و شکر! بودهاند و بارها در انظار همگان از یکدیگر ستایش کردهاند، دیگر دلیلی وجود ندارد که یک فرد مسلمان آنان را لعنت و نفرین کند و خودش را مستوجب خشم و غضب الهی قرار دهد!» !!
متن کتاب علیرغم تمامی تلاش مترجم (و به تعبیر صفحه اول کتاب مترجم و نگارنده)، بسیار ضعیف و نارساست. تا آنجا که میتوان اطمینان داشت مخاطب این کتاب اگر اهل مطالعه مستمر نباشد یا موضوع کتاب برایش سوال جدی نشده باشد، در صفحات میانی کتاب را به کناری بیاندازد؛ لذاست که نویسنده (یا مترجم) در صفحه 91 و در حالی که قریب به 40 صفحه تا پایان کتاب باقی مانده است؛ می نویسد: «خواننده گرامی! با اینکه سعی داشتم مختصر بنویسم، ظاهرا مطلب طولانی شده، از شما پوزش میطلبم(!) .... لطفا کمی دیگر هم تحمل کنید، مطلب دارد تمام میشود....» و البته این جملهی عجیب باز هم تا پایان این کتاب 128 صفحهای چندین بار دیگر تکرار میشود تا خواننده با این التماسها، ضعفهای اسنادی و نقصهای نگارشی مولف گرانقدر را تاب بیاورد!
نویسنده که با استفاده از منابع اهل سنت و البته برخی منابع شیعی، سعی دارد جایگاه صحابه (حتی معاویه!) را همارز با اهل بیت علیهم السلام معرفی کند، در جای جای کتاب دچار سوء استفاده از منابع، حتی به قیمت دروغپراکنی شده است. مثلا در صفحهی 85 داستانی از کتاب معروف و منبع اصیل شیعی به نام "کشف الغمة" ذکر شده که در ابتدا این گمان را ایجاد میکند که نویسنده برای این وحدتسازی، بالاخره از کتب شیعی هم بهره برده است. او در پاورقی مینویسد: «اینک داستان ذیل را "علی اردبیلی" در صفحه 78 جلد دوم کشف الغمة چاپ تهران نقل کرده...»
اما با مراجعه به منبع یاد شده معلوم میشود، که اولا نام نویسنده "علی اربلی" است؛ ثانیا کتاب در ایران و بالتبع در تهران هرگز چاپ نشده است. (مشهورترین و در دستترین نسخه چاپ شده از کشف الغمة به همت دارالاضواء بیروت منتشر شده است) و ثالثا در صفحه 78 کتاب اربلی، نه تنها داستان مجعول گفته شده در کتاب(فضیلت حضرت مریم سلام اللهعلیها بر حضرت زهرا صلواتالله علیها) ذکر نشده که شش حدیث در شان و فضائل حقّهی حضرت صدیقه کبری (علیها سلام) ذکر شده است. تنها ارتباط جالب مستند فوق با شاهکار صالح درویش ذکر حدیثی از منابع اهل سنت (مسند احمد بن حنبل) در شان بلند مرتبهی بنت رسول الله است.
چه شد انسجام اسلامی؟!
همهی معتقدین به ایدهی "وحدت امت اسلامی" فلسفهی "وحدت بین المذاهب" را نه یک وحدت ایدئولوژیک و جامع جمیع جهات، که وحدتی استراتژیک و روشمند میدانند. آنچه لبّ توصیه حکیمانهی زعیمان عالیقدر شیعه در عصر حاضر است، یک وحدت استراتژیک و روشی است؛ بدین معنا که فرق مختلف اسلامی اجازه ندهند که اختلافات آئینی فی ما بین، باعث دشمنی و عناد عملی شود. و این به معنی گذشت بیدلیل از اصول عقاید نیست.
هنوز سالی که رهبر معظم انقلاب آن را سال "وحدت ملی و انسجام اسلامی" را نامیدهاند به زمستان نرسیده است که این کتاب ــ که تنها یک نمونه از کتابهای منتشر شده به این شیوه است ــ با ذکر عناوینی از قبیل "دارالقاسم"، "داراللصدق" و ناشران ناشناس دیگر، در لباس وحدت، تلاش در دمیدن بر آتش فتنهی تفرقه در میان مسلمین دارد.
توزیع اجباری این کتابها در لوای هدیه به زائرین به انضمام پارهای توهینهای دیگر کار را به آنجا کشانید که مراجع عظام تقلید از جمله آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله نوری همدانی در نامههای جداگانهای به وزارت امور خارجه، اعتراض رسمی خود را اعلام کردند. از سوی دیگر هم زمان با این اعتراض رسمی، اعتراضات جدیتری را از کرسی درس خارج فقه و اصول مطرح نموده و از تحریم مراسم عبادی عمره سخن گفتند؛ اما آیا کسی سوالی خواهد پرسید؟ آیا کسی پاسخی خواهد داد؟ آیا این سال نیز مانند سال پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله ) به سرنوشتی تلخ میگراید؟
"امروز یکى از اهداف اساسى استکبار و امریکا در دنیاى اسلام عبارت است از ایجاد اختلاف؛ بهترین وسیله هم ایجاد اختلاف بین شیعه و سنى است... حج، فرصت خوبى براى آنهاست تا شیعه را از سنى، و سنى را از شیعه عصبانى کنند؛ آن را وادار کنند به مقدساتِ این اهانت کند، این را وادار کنند به مقدسات و محبوباتِ او اهانت کند. باید هوشیار بود؛ مخصوص حج هم نیست ؛ در همهى دوران سال و در همهى میدانها باید هوشیار بود. جنگ شیعه و سنى، محبوب واقعى آمریکاست."
منبع: کتاب نیوز