معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

پیام آور عاشورا

پیام آور عاشورا  
به قول مشهور، حضرت زینب‏علیها السلام  سومین فرزند فاطمه زهراعلیها السلام در روز پنجم جمادى‏الاول سال پنجم یا ششم هجرى چشم به جهان گشودند. در این زمان، پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه وآله در خارج از مدینه بودند.

در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیکر خونین برادر و مقتداى خود امام حسین‏علیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل‏ بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداکارى خود را به جهانیان اعلام کرد

امیرالمؤمنین‏علیه السلام نام‏گذارى این کودک را به تاخیر انداختند تا رسول خدا صلى الله علیه وآله به مدینه برگشتند. آن حضرت به فرمان الهى نام این مولود مبارک را زینب گذاشتند و توصیه فرمودند که این طفل را همواره گرامى بدارید؛ چون او شبیه جده‏اش خدیجه کبرى‏علیها السلام است

 یعنى همان‏گونه که حضرت خدیجه‏ علیها السلام در آغاز بعثت ‏با شجاعت و فداکارى متحمل زحمات زیادى شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زینب‏علیها السلام نیز با صبر و ایثار و تحمل سخت‏ترین فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگیرى به عمل مى‏آورند. در توصیف آن حضرت مى‏گویند: حضرت در وقار شخصیت چون جده‏اش حضرت خدیجه ‏علیها السلام و در عفاف و عصمت همانند مادرش زهرا علیها السلام بود.
زینب کبرى تا حدود پنج ‏یا شش سالگى، تحت اشراف شخص پیامبراکرم ‏صلى الله علیه وآله و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا علیها السلام پرورش یافت و از این پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به عهده على‏ علیه السلام گذارده شد. تا این ‏که در سال هفدهم هجرى به همسرى پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآمد.سالها بعد زمانی که مردم با امیرالمؤمنین على بن ابى‏طالب‏ علیه السلام بیعت کردند، حضرت براى یارى پدر از مدینه به کوفه رفت و در مدت پنج‏ سال دوران سخت‏ حکومت على‏ علیه السلام، همواره یار و تسکین بخش غم‏هاى پدر بود و زنان کوفه را آموزش مى‏داد... چون على‏علیه السلام در محراب عبادت با شمشیر ابن ملجم مرادى ضربت‏ خورد، پرستارى آن حضرت را برعهده گرفت و به دنبال شهادت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام و هنگام امامت ‏برادر بزرگش امام حسن‏علیه السلام در کنار برادر قرار گرفت و آن‏گاه که امام حسن‏علیه السلام از کوفه به مدینه برگشت، به همراه ایشان حضرت زینب‏علیها السلام نیز به مدینه آمد. وقتى که در سال پنجاه هجرى معاویه حضرت امام حسن‏علیه السلام را مسموم کرد باز غمخوارى و پرستارى برادر با زینب بود و پس از شهادت امام حسن‏علیه السلام در خدمت امام حسین‏علیه السلام بود و زمانى که در سال شصت هجرى امام حسین‏علیه السلام عازم مکه شد، به همراه آن حضرت از مدینه خارج شد و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت‏ به قیام اباعبدالله‏علیه السلام تلاش مى‏کرد و لحظه‏اى از آن حضرت جدا نشدند. نقل مى‏کنند در جریان حرکت‏ به سوى عراق ابن عباس به امام حسین‏علیه السلام گفت اگر ناگزیر باید به این سفر بروید، حداقل این زنان و بچه‏ها را با خود نبرید. در این لحظه، حضرت زینب‏علیها السلام  خطاب به ابن عباس فرمود: ... سوگند به خدا از حسین جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگى کرده و با او مى‏میرم. (1)
در روز عاشورا با ایثار چند برادر و فرزند و برادرزاده و... فداکارى در راه خدا را به حدى رساند که حتى ملکوتیان را به تعجب واداشت و از عصر عاشوراى سال شصت هجرى به بعد رسالت پیام‏رسانى خون شهیدان و سرپرستى و رهبرى اسیران نهضت عاشورا را برعهده گرفت و لحظه‏اى از حمایت امام زین‏العابدین‏علیه السلام غافل نگشت و بارها در این سفر خوفناک جان آن حضرت را از خطراتى که او را تهدید مى‏کرد نجات بخشید. حضرت زینب با ایراد خطبه‏هاى آتشین پایه کاخ‏هاى ستم بنى‏امیه را به لرزه درآورد و در یک کلام، با این کار همه تبلیغات و نقشه‏هاى دشمنان را خنثى و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف ساخت. اگر تلاش بى‏نظیر و فداکارى کامل زینب نبود، به یقین جریان کربلا را بنى امیه یا به فراموشى مى‏سپردند یا از مسیر حیات‏بخش خود منحرف مى‏کردند و به قول شاعر:

سر نى در نینوا مى‏ماند اگر زینب نبود
 کربلا در کربلا مى‏ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت‏بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابرى از ریا مى‏ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ سیل انقلاب
پشت کوه فتنه‏ها مى‏ماند اگر زینب نبود(2

آن حضرت سرانجام، پس از انجام کامل این رسالت ‏سنگین یک سال و نیم پس از جریان عاشورا در رجب سال شصت و دو هجرى با کوله‏بارى از غم و اندوه چشم از جهان فرو بست.

فضایل و اوصاف زینب علیها السلام
حضرت زینب‏علیها السلام به اعتراف همه تاریخ ‏نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت‏هاى والاى اخلاقى و الهى بودند و در سایه این کمالات به مرتبه‏اى از منزلت انسانى دست ‏یافتند که شایستگى محرم راز الهى و امین ودایع امامت و ولایت‏ بودن را حداقل در بخشى از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. (3) حضرت این کمالات را به برکت عنایات خاص الهى و پاکى سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبرصلى الله علیه وآله و فاطمه‏ علیها السلام و امیرالمؤمنین‏علیه السلام و تلاش‏هایى که در راستاى کسب سجایاى اخلاقى و به جاى آوردن عبادات و فرامین الهى انجام داده بود به دست آورد.

 القابى که براى آن حضرت نقل شده  ‏به گوشه‏هایى از عظمت‏ شخصیت این بزرگ بانوى اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبه الزهراء، عقیله النساء، الکامله، ولیدة الفصاحة، صدیقة الصغرى، معصومة الصغرى، صابرة محتسبه، بطلة کربلا، سلیلة الزهراء، امینة‏الله، محدثه، ناموس کبریا، قرة عین مرتضى، عقیلة بنى هاشم، محبوبة المصطفى، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سرّابیها و...

برخورد حضرت زینب‏علیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏انگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى ‏که آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بى‏نظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت‏ بى‏مانندى را از خود به نمایش گذاشت.

همان‏گونه که بیان شد،هر یک این لقب‏ها به گوشه کوچکى از فضیلت‏ها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند به عنوان نمونه، درباره برخى از این اوصاف و کمالات توضیح مختصرى در این قسمت ارائه مى‏گردد:
۱. خداشناسى و عرفان: بى‏شک همه کمالات آن حضرت در کل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت‏ بى‏نظیر این بانوى بزرگوار، به درجه بالاى عرفان و خداشناسى او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمى‏توانست‏ سکاندار طوفان کربلا باشد. هنوز کودکى بیش نبود که از پدر بزرگوارش على‏علیه السلام سؤال کرد: آیا مرا دوست دارى؟ حضرت فرمودند: بله دخترم؛ فرزندان ما پاره‏هاى جگرهاى ما محسوب مى‏شوند. آن‏گاه زینب‏علیها السلام عرض کرد:"محبت و خدا دوستى با حب فرزندان در قلب مؤمن چگونه جمع مى‏گردد؟ اگر گریزى از این دو امر نیست، باید گفت: دوستى محض از آن خدا و مهرورزى براى فرزندان است." با این بیان، دختر زهراعلیها السلام کمال معرفت‏ خود را در توحید خالص به نمایش گذاشت.
در همان دوران کودکى حضرت زینب‏علیها السلام، پدر بزرگوارشان به او فرمود: دخترم! بگو: یک زینب گفت: یک. آن‏گاه على‏علیه السلام فرمودند بگو: دو. در این لحظه حضرت زینب سکوت کردند. چون سکوت ایشان طول کشید على‏علیه السلام فرمودند: دخترم! چرا سکوت کردى؟ عرض کرد: پدر جان با زبانى که گفته‏ام یک، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان على‏علیه السلام از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلى خوشحال شدند و او را که در این حال طفلى بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند. (4)
۲. علم و دانش: براى شناخت مقام علمى حضرت زینب‏علیها السلام مى‏توان به امور زیادىتوجه و استناد کردکه از جمله آن‏هاست:
 - خطبه‏هاى بسیار بلند و پرمحتوایى که از آن بانوى گرامى به جاى مانده است.
-به شهادت همه تاریخ نویسان در کوفه، ایشانکلاس‏هاى تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زن‏هاى کوفه را با قرآن و احکام اسلامى آشنا مى‏ساختند. 
- راویان بزرگى چون عبدالله بن عباس از او روایت‏هاى زیادى را نقل مى‏کند که از جمله این روایات است‏ خطبه تاریخى حضرت زهراعلیها السلام، این در حالى است که زینب در زمان خوانده شدن این خطبه پنج‏ یا شش سال بیشتر نداشت و ابن عباس با این عبارت از آن حضرت در روایاتى که از او نقل مى‏کند، یاد کرده است: «حدثنى عقیلتنا زینب (5)؛بانوى فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت کردند. و برخى از او با تعبیر حبر و بحر یعنى سرشار از علم و دریاى علم یاد مى‏کنند. حتى زمانى که در مجلس یزید آن خطبه آتشین را بیان کردند، یزید درباره‏اش گفت: اینان خاندانى هستند که فصاحت و دانش و معرفت را از پیامبر به ارث برده‏اند و آن را با شیر مادر نوشیده‏اند. (6) و از شیخ صدوق روایت‏شده است که زینب به جهت علم و دانش زیادى که داشت، از سوى امام حسین‏علیه السلام نیابت ‏خاص داشت و مردم در مسائل شرعى (حلال و حرام) به ایشان رجوع مى‏کردند. در یک مورد نقل شده است روزى امام حسن و امام حسین‏علیهما السلام درباره بعضى از سخنان پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله با هم گفت‏وگو مى‏کردند، حضرت زینب ‏علیها السلام وارد شدند و در بحث ایشان شرکت کردند و مساله را با تمام صورى که داشت‏ با تفصیل تمام تبیین فرمودند. حضرت امام حسن‏علیه السلام وقتى این توانایى فوق‏العاده خواهر را دیدند، خطاب به او فرمودند: «انک حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة...» (7) به راستى که تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستى. 
۳- عبادت و بندگى: گرچه سراسر زندگى حضرت زینب‏ علیها السلام براى حفظ و احیاى معارف اسلامى سپرى شد، که همه آن‏ها با هدف اطاعت از اوامر الهى انجام مى‏گرفت اما آن حضرت در عبادت به معنى خاص نیز از موقعیت‏ برجسته‏اى برخوردار بودند. در سخت‏ترین شرایط نیز به طور کامل به انجام وظایف عبادى اهتمام مى‏ورزیدند.
حضرت سجادعلیه السلام مى‏فرماید:عمه‏ام زینب در جریان حادثه کربلا با آن همه مشکلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترک نکردند. (8) امام حسین‏علیه السلام به اندازه‏اى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند که هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل (9)؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مکن. باز امام سجادعلیه السلام مى‏فرماید:"عمه‏ام زینب در طول راه کوفه و شام، همواره نماز شب را به پا مى‏داشت. در برخى از منازل بین راه مى‏دیدم که او از فرط خستگى و رنجورى ناشى از آزار دشمن، نمازهایش را در حال نشسته مى‏خواند." (10)
همه این وقایع به خوبى از اهتمام کامل حضرت زینب به عبادات خبر مى‏دهد و درست‏ به دلیل برخوردارى از این ویژگى بوده که یکى از القاب آن حضرت «عابده آل على‏علیه السلام‏» انتخاب شده است. 4. شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینب‏علیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏انگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى ‏که آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بى‏نظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت‏ بى‏مانندى را از خود به نمایش گذاشت. یکى از نویسندگان دراین‏ باره مى‏نویسد: برخورد و عکس‏العمل زینب در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏انگیز است آنان در حالى‏ که در اوج قدرت بودند، به تندى برخورد کرد. زینب شیرزنى از خاندان بنى هاشم است، آن‏ چنان با صداى بلند ندا سرداد که کاخ سلطنت امویان ستمگر و غاصب از جاى کنده شد و در مجلس یزید سفاک سخنرانى مهمى انجام داد که او و اطرافیانش را مفتضح نمود. (11)
5. حجاب و عفاف: زینب کبرى‏علیها السلام در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بى‏بدیلبودند. مرحوم علامه مامقانى مى‏نویسد: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدى از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند. (12) فردى به نام یحیى مازنى مى‏گوید: من در مدینه مدت زیادى در همسایگى حضرت على‏علیه السلام به سر مى‏بردم، اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتى صداى او را هم نشنیدم. (13)

حضرت سجادعلیه السلام مى‏فرماید:عمه‏ام زینب در جریان حادثه کربلا با آن همه مشکلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترک نکردند. امام حسین‏علیه السلام به اندازه‏اى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند که هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مکن.

آن حضرت نه تنها در حالت عادى بلکه در بحرانى‏ترین لحظات زندگى خود به مساله حجاب و عفاف اهتمام کامل داشتند. فردى روایت مى‏کند: «وقتى اسراى کربلا را وارد کوفه مى‏کردند امام سجاد را دیدم که بر شترى بدون روپوش سوار کرده‏اند ... در این هنگام بانویى را دیدم که بر شتر برهنه‏اى سوار است ‏سؤال کردم که او کیست؟ جواب دادند: او زینب کبرى است

این بانو خطاب به مردم کوفه مى‏گفت: اى مردم چشم‏هاى خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمى‏کنید به حرم و خاندان پیامبرخدا صلى الله علیه وآله در حالى که پوشش و حجاب مناسبى ندارند نگاه مى‏کنید. (14) نقل کرده‏اند پس از حادثه کربلا هر وقت که از شام و کوفه صحبت مى‏شد، حضرت زینب چون به یادآن ایام، که بدون پوشش مناسب خاندان پیامبر را از کوچه‏هاى این دو شهر عبور داده بودند، به شدت متاثر مى‏شدند.
6. گذشت و ایثار: روزى على‏علیه السلام مستمندى را به خانه آوردند تا از او پذیرایى کنند. وقتى از حضرت فاطمه‏ علیها السلام پرسیدند آیا در خانه چیزى هست که با آن از مهمان عزیزمان پذیرایى کنیم؟ آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایى که براى زینب کنار گذاشته‏ام، چیزى وجود ندارد. در این لحظه که حضرت زینب‏علیها السلام چهار سال بیش‏تر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذاى مرا به مهمان بدهید. (15)
اوج ایثار و فداکارى و گذشت دختر على‏علیه السلام در روز عاشورا به نمایش گذاشته مى‏شود. نقل مى‏کنند: صبح روز عاشورا در حالى که دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسین‏علیه السلام رسید. عرض کرد: جدم ابراهیم خلیل قربانى خدا را به جاى قربانى شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانى مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمى‏شد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا مى‏کردم و هر ساعت ‏خواستار هزار بار شهادت مى‏شدم. (16)

آن‏گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتى که این دو نوگل زینب، پس از پیکار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیکرهاى غرق به خون آنان را به کنارخیمه‏ها آوردند، همه زنان از خیمه‏ها بیرون آمدند اما زینب کبرى‏علیها السلام براى این‏ که مبادا اباعبدالله‏علیه السلام خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد. (17) در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیکر خونین برادر و مقتداى خود امام حسین‏علیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل‏ بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداکارى خود را به جهانیان اعلام کرد... علاوه بر این اوصاف، زینب کبرى‏علیها السلام در صبر و بردبارى، زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و... بى‏نظیر بودند. بى‏تردید در شرایط سخت کنونى اگر بانوان جوامع اسلامى سیره عملى و اوصاف اخلاقى شیرزن کربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، روز به روز ارزش‏ها و فضایلآنان شکوفاتر خواهد شد و بى‏شک در صورت تحقق چنین مهمى زمینه سعادت دنیا و آخرت براى مسلمانان مهیا خواهد شد.

پى‏نوشت‏ها:
۱
. خصائص الزینبیه، ص 283. 
۲. قسمتى از شعر زخمى‏ترین فریاد، سروده قادر طهماسبى (فرید) .
۳
. امام حسین‏علیه السلام در آخرین ساعات زندگى خود امانات الهى را به زینب‏علیها السلام سپرده و حمایت و حفاظت از حضرت سجاد علیه السلام را به ایشان سفارش مى‏کنند و امام سجادعلیه السلام نیز در بیان احکام و برخى مسایل ولایتنیابت ‏خاصه به او داده بودند.
۴. خصائص الزینبیه، ص 309. 
۵. سفینة‏البحار، ج 1، ص 558.
۶.بحارالانوار، ج 45، ص 137.
7. السیدة زینب، محمود شرقادى، ص 98.
8. زینب کبرى، فریادى بر اعصار، ص 23.
۹و10. زینب کبرى، ص 62 / ص 63.
۱۱. مرقد العقیله زینب، ص 21.
12. تنقیح المقال، ج 3، ص 79.
13. زینب کبرى، ص 22.
14- مقتل مقرم، ص 371.
15. ریاحین الشریعه، ج 3، ص 64.
16. الطرز المذهب، ص 74.
17. منتخب التاریخ، ص 275.
منبع :مجله دیدار آشنا،شماره 25،سید صادق سیدنژاد.
سایت تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد