معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

معرفت مدیر وبلاگ: خانم دکتر سمنبر میرزایی .

و اتقو الله ان الله علیم بذات الصدور( سوره شریفه مائده آیه۷)

زبان آگاهی پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و امامان علیه

زبان آگاهی پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم )  و امامان علیهم السلام 
    
مکالمه ها

این از واقعیت های انکار ناپذیر تاریخی است که امامان(علیهم السلام) با ملت ها و اقوام گوناگونی ارتباط داشتند یا مناظره دینی و علمی می کردند و با زبان آنها به گفت و گو می پرداختند. سندهای روشن و فراوان این حقیقت، در دست تاریخ کاوان است و معارف عظیم ما بر آن گواهی می دهد.
امامان(علیه السلام) به ضرورت با گروه های ناهم زبان ارتباط داشتند از جمله:
1
ـ اهل کتاب، مثل یهود و نصاری.
2
ـ موالی یا بردگانی که از ملل گوناگون به قلمرو حکومت مسلمانان آورده شده بودند.
3ـ شیعیان با ملیت های مختلف که برای زیارت، تجارت، پرسش و آموختن به دیار امامان(ع) می آمدند.
4ـ دانشمندان و حقیقت جویان کشورهای دور و نزدیک.
5ـ مأموران دولتی.
۶
ـ زنان، کنیزان و غلامان ناهم زبانی که در خانه آنان بودند.
اکنون به نمونه هایی از این گفت و گوها می پردازیم.
مکالمه به زبان فارسی
از رخدادهای خاطره آمیز تاریخی، داستان اسارت دختر یزدگرد است. آن دختر ماه رخسار را پیش عمر آوردند. هنگامی که عمر را دید، گفت: «آه پیروز باد هرمز!» عمر پنداشت او را ناسزا می گوید. تصمیم گرفت او را بفروشد

حضرت علی(علیه السلام ) فرمودند: «تو نباید چیزی را که نمی دانی انکار کنی، چنین کاری برای تو روا نیست.»

تا بالاخره دختر یزدگرد، امام حسین(علیه السلام) را به همسری برگزید. در این لحظه های شکوه مند، حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) با نوعروس خویش به فارسی سخن گفتند: به او فرمودند: «چه نام داری ای کنیزک؟» بحار الانوار ج 46 ص 10 باب 1ح 21

پاسخ داد: «جهان شاه.»[همان ج 97ص 57.

حضرت، فرمودند: «بله تو شهربانو و خواهرت، مروارید، دختر کسری است.»[همانجا

شهربانو: «او خواهر من است.»( همان ج 46دص 10 ح  و 40 ص 171 و ج 100 ص 57 ؛ 21.بصائر ص 355 باب 11 ح 8)  

حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: «راست گفتی.»

در رویداد شیرین دیگری حضرت علی(علیه السلام) با یک اصفهانی که به محضرشان شرف یاب شده بود هم به زبان فارسی و هم به لهجه اصفهانی سخن گفتند. [بحار ج41 ص 301 ح. 32] .

و در روایت دیگر آمده است:

«روی احمد بن فارس عن أبیه عن ابی عبدالله(علیه السلام) قال دخل الیه قوم من اهل خراسان فقال ابتداء: من جمع مالاً یحرسه عذبه الله علی مقداره. فقالوا بالفارسیة: لانفهم بالعربیة، فقال لهم: هر که درم اندوزد جزایش دوزخ باشد؛[بحار الانوار ج. 47 ص 119 باب 5 ح 162] .

گروهی از مردم خراسان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرف یاب شدند، آن حضرت در آغاز فرمودند: «من جمع مالاً عذبه الله علی مقداره؛ هر کس مالی بیندوزد و به حراستش کوشد خداوند به اندازه همان مال، او را عذاب می کند.»

خراسانیان به زبان فارسی گفتند: «ما زبان عربی را نمی فهمیم. آن گاه حضرت به زبان پارسی فرمودند: هر که درم اندوزد جزایش دوزخ باشد.»

و در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) نام روزهای ماه را در تاریخ ایران باستان به زبان پارسی این گونه بر شمردند:[همان ج 56 ص 92 ] .                            

1ـ هرمزد روز                                                

2ـ بهمن روز

3ـ اردی بهشت روز

4ـ شهریور روز

5ـ اسفندارمذ روز

6ـ خرداد روز

7ـ مرداد رو

8ـ دیبار رو

9ـ آذر روز

10ـ آبان روز

11- خور روز

12- ماه روز

13- روزبه

14- تیر روز

15- جوش روز
16- دی مهر روز

17- مهر روز

18- نمروش(سروش)

19- رش روز

20- فروردین روز

۲۱- بهرام روز

22- رام روز

23- باد روز

24- دیبدین روز

25- دین روز

26- ارد رو

27- اشتاروز

28- آسمان روز

29- رامیاد روز

30- مهر اسفند رو

31- انیران روز

و در روایت دیگری آمده است:

«عن أبی عبدالله(علیه السلام) قال: دخل علیه قوم من اهل خراسان فقال ابتداء من غیر مسألة:

من جمع مالاً من مهاوش[ما غضب و سرق ( قاموس المحیط ج. 2 ص 294 ]  أذهبه الله فی نهابر[همان 2ج.151]  فقالوا: جعلنا فداک لانفهم هذا الکلام فقال(علیه السلام): هر مال که از باد آید به دم بشود؛ [بصائر الدرجات ص 356، بحار ج.47 ص 82 ح 77] .

گروهی از مردم خراسان به محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدند. آن حضرت، ابتدائاً و بدون این که کسی چیزی بپرسد (به زبان عربی) فرمودند: هر کس مالی از راه های ناروا بیندوزد، خداوند آن مال را در تباهی ها نابود سازد. خراسانی ها گفتند: جانمان فدایت باد! ما عربی نمی فهمیم. آن گاه حضرت به زبان فارسی فرمودند: سهر مال که از باد آید به دم بشود .ز

در روایت دیگری سخن گفتن امام صادق(علیه السلام) با یکی از بردگان، به زبان فارسی حکایت شده است. در آن روایت، حضرت عبارت «خربزه چاشته» به کار برده اند.[همان ج103 ص 325 باب 16 ح 38 ] .

درباره امام هفتم نیز روایت شده است: «فضحک(علیه السلام ع) ونطق بالفارسیة؛ [بحار ج. 48 ص 57 ح 66 و ج 55 ص153 ح. 40 ]  آن حضرت، خندیدند و به فارسی سخن گفتند.»

و در رخداد دیگری، برخی از واژه های فارسی را به عربی برگرداندند.[همان ج.42 ص 70 ب. 118 ح22] .

امام رضا(علیه السلام) در وصف ایشان فرمودند: «ویکلّم اهل خراسان بالدریة؛[14]  و او با مردم خراسان با فارسی دری سخن می گفت.»


 درباره فارسی سخن گفتن امام رضا(علیه السلام) روایات فراوانی داریم از جمله:

یک. «فوالله ما لبثت ان دخل علینا رجل من اهل خراسان فتکلّم الخراسانی بالعربیة فاجابه هو بالفارسیة فقال له الخراسانی: اصلحک الله ما منعنی ان اکلمک بکلامی الاّ أنی ظننت انک لا تحسن فقال: سبحان الله اذا کنت لا احسن اجیبک فما فضلی علیک؛[همان ج 25 ص 133 ] .


 به خدا سوگند، من درنگ نکرده بودم که مردی از خراسان بر ما وارد شد و به زبان عربی سخن گفت. امام رضا(علیه السلام) به زبان فارسی به او پاسخ دادند. آن مرد خراسانی گفت: «اصلحک الله» مرا از این که به فارسی سخن بگویم باز نداشت مگر این که پنداشتم شما نمی توانید نیک به فارسی سخن بگویید.

امام رضا(علیه السلام) فرمودند: پیراسته است خدا. اگر من نتوانم نیکو پاسخ تو را بگویم، پس برتری من بر تو چیست؟»

دو. «عن ابی هاشم الجعفری قال: کنت اتغدی مع ابی الحسن(علیه السلام) فیدعو بعض غلمانه بالصقلبیة والفارسیة و ربما بعثت غلامی هذا بشیء من الفارسیة فیعلمه و ربما کان ینغلق الکلام علی غلامه بالفارسیة فیفتح هو علی غلامه؛[بصائر الدرجات ص 356 ح. 13 . بحار ج.49 ص.87 ح 6 ] .

ابو هاشم جعفری گفت: در خدمت امام رضا(علیه السلام)  ناهار می خوردم، آن حضرت برخی از غلامانش را به زبان صقلبی و فارسی فرا می خواند و چه بسا من این غلامم را که آگاهی اندکی از فارسی داشت به محضر آن حضرت می فرستادم، آن حضرت او را آموزش می داد و چه بسیار که غلامش در گفتار فارسیش گیر می کرد و آن حضرت، لکنت او را می گشود.»

سه. آن حضرت در وصف مناظره خویش با رهبران ادیان فرمودند:


 «وعلی أهل الهرابذة بفارسیّتهم؛ [بحار الانوار ج49 ص 175] .


 هنگامی مأمون از تأسیس این مناظره، پشیمان می گردد که با هر گروه به زبان


 خودشان و با آتش بانان (زردتشتیان) به زبان فارسیشان، احتجاج کنم.»


 درباره فارسی سخن گفتن امام جواد(علیه السلام) سخن بسیار است:


 «عن علی بن مهزیار عن الطیّب الهادی(علیه السلام) قال: دخلت علیه فابتدأنی فکلّمنی بالفارسیة؛[18] .


 علی بن مهزیار گفت: بر امام هادی ـ علیه السلام ـ (آن حضرت ملقّب به طیّب هستند.) وارد شدم، ایشان از آغاز به زبان فارسی با من همان، ص 357همان، ص   357سخن گفتند.»


در روایت دیگری، برخی از گفت و گوهای فارسی امام هادی(علیه السلام) با علی بن مهزیار و یارانش حکایت شده است. [همان ص 357 ]


 «عن ابی هاشم الجعفری قال: دخلت علی ابی الحسن(علیه السلام) فقال: یا ابا هاشم! کلّم هذا الخادم بالفارسیة، فإنه یزعم إنه یحسنها. فقلت للخادم: زانویت چیست؟ فلم یجبنی فقال(علیه السلام ع): رکبتک. ثم قلت: نافت چیست؟ فلم یجبنی، فقال(علیه السلام): سُرّتک؛[همان ص358 ح 2 ، بحار ج. 50 ص 157 ح 46 و ج 49 ص 88 ] .


 ابو هاشم جعفری گفت: بر امام هادی(علیه السلام) وارد شدم به من فرمودند: با این غلام به زبان فارسی سخن بگو. او می پندارد فارسی را نیک می داند، به خادم گفتم: زانویت چیست؟ پاسخ نداد. حضرت برای او به عربی ترجمه کردند و فرمودند: «رُکبتک» (رُکبه در عربی به معنای زانوست) سپس پرسیدم: نافت چیست؟ پاسخ نداد. حضرت به عربی ترجمه کردند و فرمودند: «سُرّتک».


 و باز او رخداد دیگری را نقل کرده است: بحارالانوار، ج50، ص 137 (ح 19).


 قال لی: ابوالحسن(علیه السلام) وعلی رأسه غلام: کلّم الغلام بالفارسیة واعرب له فیها فقلت للغلام: نام تو چیست؟ فسکت الغلام فقال له ابوالحسن(ع): یسألک ما اسمک؟؛[همان ج. 50 ص 137.ح 19 ] .


به محضر امام هادی(علیه السلام) رسیدم بالا سر آن حضرت، غلامی ایستاده بود. حضرت به من فرمودند: با این غلام به فارسی سخن بگو و واژه ها را شمرده و آشکار بیان کن. من به او گفتم: نام تو چیست؟ غلام، ساکت شد آن حضرت به عربی ترجمه کردند و فرمودند: می پرسد: «ما اسمک».[گویا پیامبر گاهی تلویحا و اژه های فارسی را به کار می بردند صحیح مسلم ج6 ص 118 و نهایه ابن اثیر ج2 ص 420 ] .
                                                                 ( زبان آگاهی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و امامان علیهم السلام - حسن عرفان)



 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد