2 . حجاب ویژة زنان پیامبر(ص) است؟
گفته میشود حجابی که در آیات قرآنی از آن یاد شده مختص زنان پیامبراست و بر دیگر زنان مسلمان پوشش و حجاب لازم نیست.
اینان چنین استشهاد میکنند که مخاطب آیات حجاب، زنان رسول خدامیباشند مانند:
«یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ...»
ای زنان پیامبر(ص)، شما همانند دیگر زنان نیستید.
«و اذا سألتموهن متاعاً فسئلوهن من وراء حجاب»
و اگر از زنان پیامبر(ص) چیزی خواستید، از پشت پرده بخواهید.
این سخن را قاسم امین و برخی دیگر از همراهان وی بیان کردهاند.
پاسخ این مطلب از مباحث قبل روشن گشت؛ زیرا اولاً برخی آیات قرآنیعمومیت دارد و مختص زنان پیامبر نیست مانند: آیة 59 از سورة احزاب وآیة 31 از سورة نور، و آیاتی که زنان پیامبر را مخاطب قرار دادهاست، بهتعلیلهای عامی ختم میشود مانند «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن».
بهجز آیات قرآنی، روایات بسیاری که به حد تواتر معنوی میرسد،
بر لزوم حجاب دلالت میکنند. با این همه، اجماع فقهای اسلامی از آغازتاکنون را نیز به همراه دارد.
آیا با این ادله میتوان گفت حجاب مختص زنان پیامبر است؟ بر ایناساس، این حدسی دور از سند علمی است که با ادلة متقن ناسازگار است.
3 . حجاب، عادتی غیر اسلامی است؟
گاه گفته میشود، حجاب و پوشش از سایر امتها به مسلمانان رخنه کردهاست. قاسم امین در کتابش نوشته است:
پوشش عادتی است که از اختلاط و ارتباط با سایر ملتها درمیان مسلمینرخنه کرده است. آنان این سنت را نیکو شمرده و بر آن لباس دینپوشانیدهاند مانند سایر عادتهای ویرانگر که به نام دین درمیان مسلمانانرسوخ کرده و دین از آن بیزار است.
دکتر محمد سعید عشماوی نیز میگوید:
نمونة بارز اختلاط اندیشة دینی با فرهنگ عمومی مسألة حجاب است. دراین مسأله توصیههای دینی با واقعیتهای اجتماعی گرهخورده است. ازاینرو، در این زمینه آرایی متناقض عرضه شده است. برخی آن را واجبدینی میانگارند و گروهی دیگر آن را شعار سیاسی قلمداد میکنند.
ویل دورانت معتقد است حجاب از ایرانیان به مسلمانان رسید:
ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام بود....
نهرو نیز در نگاهی به تاریخ جهان همین رأی را تأیید کرده و ابرازتأسف میکند که این عادت به هند نیز سرایت کرده است.
متأسفانه این رسم ناپسند کم کم یکی از خصوصیات جامعة اسلامی شد و هندنیز وقتی مسلمانان بدینجا آمدند، آن را آموخت.
در پاسخ این پرسش باید گفته شود که به اتفاق همة مورخان ارتباطایرانیان با عربها در سالهای پس از رحلت پیامبر اتفاق افتاد یعنی پس ازفتح ایران در زمان خلیفة دوم به سال شانزدهم هجری. ولی آیات حجاب کهدر قرآن نازل شده و احادیثی که از رسول خدا در این زمینه نقل شده همهمقدم بر آن است، زیرا آیات حجاب در سال پنجم هجری نازل شد. به اینآیات و احادیث در صفحات قبل اشاره شد.
همچنین سختگیریهای خلیفة دوم در امر حجاب زنان، نشان از آن داردکه این امر برگرفته از دیگران نبودهاست.
به نظر میرسد از وجود حجاب در میان دیگر امتها و رعایت آنبهگونهای نزدیک به آنچه اسلام آورده، میتوان نتیجه گرفت که این سنّتدینی ریشهای در فطرت و ساختار وجودی انسان دارد. چنانکه در بحثهایآینده بیشتر بدان میپردازیم. بدین معنا که جوامع انسانی بیش و کم و بااختلاف سلایقی، پوشش را رعایت میکردند.
4 . حجاب، شعار سیاسی است؟
تعبیر برخی از نویسندگان این است که حجاب، نوعی شعارسیاسی استکه برخی گروههای مبارز آنرا برای خود برگزیدهاند، این شعار ربطی به دینو شریعت ندارد.
به طور خلاصه میتوان گفت تأکید وسواسگونه حکومتگزاران کنونی برحجاب زن، تنها ناشی از یک اعتقاد مذهبی نیست، بلکه در حال حاضرنمادی است که همچون اهرمی سیاسی در خدمت حفظ مبانی زیر قرار گرفتهاست ...
محمد سعید عشماوی نیز همین نظر را دارد.
این عقیده دو بعد دارد، یکی آنکه حجاب امر دینی نیست و دیگر آنکهشعار سیاسی برخی گروهها قرار گرفته است.
نسبت به قسمت اول در مباحث قبل به تفصیل سخن گفتیم و بطلان اینعقیده و نظر به اثبات رسید، بنابراین اگر ریشه دینی دارد و مورد تأکید وتوصیه دین قرار گرفته، بخش دوم این نظر هم باطل است. از آن گذشته اگرحجاب امر دینی است چه مانعی دارد که شعائر دینی، شعار سیاسی نیزقرارگیرد. این امر در امور عبادی خالص دین مانند: حج، نماز جماعت،
نماز جمعه و بسیاری از آداب و رسوم مانند: منع از تشبه به کفار در لباس و...نیز رعایت شده است.
در این زمینه علامه سید محمدحسین فضلالله سخنی نغز دارد وی درپاسخ به همین سؤال گفته است:
به طور طبیعی هرگاه جنگ سیاسی سختی درگیرد، تمامی عنوانها و قالبهاکه از مواضع سخت یک جبهه حکایت میکند برای جبهة دیگر اعلام خطرخواهد بود. از اینرو، دولت بزرگی چون فرانسه که حامی آزادی انسانهااست، از حجاب اسلامی در مدارس جلوگیری میکند زیرا، جنبش اسلامی راتهدیدی برای منافع خود در مغرب عربی میداند.
5 . خداوند بزرگتر از آن است که ...
برخی چنین میپندارند که خدای بزرگ که همة هستی از آن اوست و بهانسانها و بندگانش مهربان و رحیم است، هیچگاه زنی را به خاطر آشکاربودن چند تار مو یا ... به جهنم نمیفرستد.
این سخن گرچه، صورتی عامیانه دارد اما میخواهد به یک استنتاج کلامیبرسد که چنین سختگیریهایی از سوی خداوند نیست، دیگران دین خدا راسخت کرده و عرصة حیات را بر بندگان خدا ضیق ساختهاند.
به نظر میرسد پاسخ گفتن به این پرسش چندان دشوار نباشد. زیرا اینسخن را در مورد تمامی احکام دینی میتوان بر زبان راند. یعنی میتوان گفتخداوند بندگان را به خاطر ترک چند رکعت نماز، یا چند روز روزه خواری ویا ... به جهنم نمیبرد. و نتیجة این سخن نوعی اِباحیگری در عمل است.
گذشته از آن، مگر قرآن کتاب الهی و سخن خداوند نیست، آیا نباید بهسخنان خدای رحیم در نامهاش به سوی انسانها گوش فرا داد؟ آیا تهدیدهایخداوند در کتابش قابل اعتنا نیست؟ مگر آنکه منکر اصل کتاب شویم که درآن صورت بحث و استدلال باید به گونهای دیگر صورت پذیرد.
از سوی دیگر، اگر خدای رحیم زنی را به خاطر عریانی چند تار مو بهجهنم نبرد، آیا این زن، نباید خواستة مولای خود را محترم بشمارد؟
انسانی که همه چیزش از پروردگار میباشد، عقل به وی حکم میکند،فرمانها و توصیههای آفریننده را پاس دارد و در حد توان بدان پایبند باشد. (حجاب مهریزی ) این مطلب ادامه دارد